چند وقت پیشا، یه روز بابام اومد بهم گفت چرا تو پارکینگ هر چقدر صدات کردم برنگشتی ، گفتم بابا من اصلا امروز همش تو خونه بودم و پام رو بیرون نذاشتم حتما اشتباه گرفتی ، گفت چی میگی دختر قشنگ دیدمت حتی همین لباس زرشکی که الان پوشیدی تنت بود😐😐 کلا تو زندگیم خیلی از این اتفاقای ماورایی پیش اومده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.