من ۲۲ سالمه دست ب هرکاری زدم چون خجالتی هستم و اعتماد ب نفس ندارم از پسش بر نیومدم و کنار گذاشتم و در حال حاضر مشغول بچه داری
ولی خواهر شوهرم رفت توی آرایشگری چون اعتماد ب نفس داره کارش گرفت دیشب ماشین خرید .بهترین گوشی و سالن آرایشگری رو داره کل شهر میشناسنش .
من متاسفانه خیلی ناراحت میشم دست خودم نیس دعوام نکنید
اون امروز فرداس ک بره مسافرت های خارجی
ولی من حتی تا شمال نرفتم .پول ندارم هرچی میخوام بگیرم. فک میکنم شوهرم متوجه هست ک حسادت میکنم بهش 😔آخه من هیچ خوشی ندارم تو زندگیم .دوس داشتم کار کنم ولی مظلومیت آبروم رو برده دست خودم نی س😔حالا هم با ی بچه دیگ نمیشه