الان یک سال و نیمه که عقد بسته ایم
بعد هی رفیق بازی میکرد و بهم دروغ میگفت که خونم
هر کار کردیم درست نشد
تا اینکه این ۴،۵ ماه اخیر بهم میگفت که دیگ رفیق بازی نمیکنم و رابطمون خیلی خوب شده بود
تا اینکه امروز مامانش بهم زنگ زد و لوش داد
که شبایی که به من میگفت خونم در اصل تا ۵ صبح پیش رفیقاش بوده (کلا همیشه بهم خبر میده ولی من به شوهرم نمیفهمونم که مادرش بهم خبر رو رسونده)
خلاصه که من از عصر با شوهرم سر سنگین رفتار کردم
ولی خوب بودم باهاش
تا اینکه شب بهم گفت سر سنگینی چیزی شده
مامان بابام حرفی بهت زدن
تا این حرفو زد زرنگی کردم و یه دستی زدم
گفتم معلومه یه چیزی شده که از کن پنهان میکنی
وگرنه چرا باید بترسی مامان و بابات بهم حرفی زده باشن
دیگ اونم تندی استرس گرفت و نه و نو کرد
و بعدشم گفتم
علی جان ایشالله که چیزی رو از من پنهان نمیکنی
ولی اگ چیزی رو از من پنهان کنی دیگ مثل سابق برخورد نمیکنم
اونم گفت باشه هر چی تو بگی میکنم
گفتم باشه اگ حق با من بود دیگ حق نداری با رفیقات
در ارتباط باشی
اونم گفت اگ حق با من باشه دو روز با دوستام میرم مسافرت
بعد این سکوت کردم
ولی اون هی داشت غر غر میکرد و لا به لای حرفاش بهم توهین میکرد مثل اینکه تو نمیفهمی و شعور نداری و تهمت میزنی و…
آقا من جوشی شدم
و گفتم علی آقا شرطی باختی دور رفیقاتو خط بکش
گفت چرا
گفتم چون که لایو لوکیشن ولتساپ تو برا خودم فرستادم و از مال تو رو پاک کردم که نفهمی
(در صورتی که اصلا لایو لوکیشن نداشتم 😂)
بعد گفت اگ راست میگیری اسکرین بفرست من کجام
منم خبر داشتم که دم خونس
بخاطر همین اسکرین گرفتم و با فوتوشاپ درستش کردم و بدون هیچ ایرادی فرستادم 🤣🤣🤣(فوتوشاپ بلدم خبر نداره )
بعد دهنش بسته شد و قطع کردم 😂🤣🤣🤣
به نظرتون من بردم؟
کارم درست بود ؟
تغییر میکنه ؟