2777
2789

بچم رو نگه میدارن

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2799

شرشون رسیده که خیرشون نرسیده


چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...

با شوهرم لجن پدرش و خواهر برادرش

منم هربار رفتم اونجا همش در گوشی حرف میزنن آروم حرف میزنن میرن یه جا جمع میشن حرف میزنن

خلاصلا خوبی ندیدم فعلا💔

كه گُناهِ دگَران بَر تو نَخواهند نِوشت من اَگر نيكَم و گَر بَد تو برو خود را باش...!😌✌️

سال اول ازدواجمون نصف خرج و مخارجمون رو تقبل کردند چون همسرم تازه سربازیش تموم شده بود و درآمد خیلی کمی داشت.

امضای خدا، پای آرزوهاتون انشالله❤️مهربون باشیم ، بعضی وقتا خیلی زود روزی میرسه که دیگه عزیزهامون پیشمون نیست تا بهشون محبت کنیم🌹خدایا به خاطر داشتنت شکر🍃🍃🍃
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792