واقعا مثلا شور شوق یا تمایل ندارم
و خانوادم هم میگن دیگه کم کم فکر کن به کیس هات
اسم کیس میاد گریه میکنم دیروز یه خواستگار زنگ زده بود فقط گریه کردم مادرم میگفت دیونه شدی🤣
کسی هست مثل من باشه؟
خودم شاغلم، ماشین دارم، از لحاظ مالی تامینم مسافرت میرم ادامه تحصیل میدم با دوستام وقت میگذرونم نیازی به کسی نمیکنم
حس میکنم قرار بیاد کلی محدود شم که میشم
نمیدونم واقعا میشه یکم صحبت کنید
همیشه که خواستگار نیست اگه مورد خوبیه بهش فکر کن
منم جای تو بودم هیچ حسی ب ازدواج نداشتم والا راحت داری کیف میکنی چی یه سر خر بیارم تو زندگیم ک همش دستور بده
غذا بپز بشور بساب بخدا راحتی قدرشو بدون بعدشم هرچی تو تقدیرت باشه بالاخره اتفاق میوفته اصلا بهش فکر نکن
آره عادیه
خب هر کس یجوره
قرار نیس همه منتظر شوهر باشن
مخصوصا شما ک همه چیت تکمیله...برو‌خوش باش
هر وقت از ته دل خواستی یا عاشق شدی ازدواج کن
عادیه عزیزم
من توی 22 سالگی مثل شما شدم.
قدر بدون که خانواده خوبی داری
اگه بد بودن بفکر ازدواج میفتادی
همسن توام دقیقا عین خودتم👌
الان توی اوجی جوانی شوهر جز محدودیت چیزی برات نداره چندسال دیگه دلت میخواد یکی میبود بهت آرامش میداد از بودنش
منم اگه شاغل بودم ماشین داشتم مستقل بودم خانوادم تو سرم نمی کوبیدن اصلا تمایلی نداشتم
