بچه ها من الان تقریبا یجورایی نامزد کردم و ازدواج دومم هست، از وقتی که با این نامزدم آشنا شدم شرط گذاشته که سرکار نرو و دوس ندارم بری خونه مردم کار کنی، منم خب شغلم جوریه که میرم خونه مردم، الان پدرم هرروز گیر میده که چرا نرفتی خونه فلانی پاشو برو سرکار، میگم که پسره نمیذاره برم، میشینه برام بهونه جور میکنه که مثلا بگو عمم مریضه میرم خونه عمم ولی بجاش برو سرکار، یاهم میگه نامزدت غلط میکنه پاشو برو، چندباری هم به نامزدم دروغ گفتم و مچمو گرفته تو خونه مردم، الان موندم بین دوراهی، چیکار کنممممم پدرمم نفهمه تو گوشش نمیره که بابا زندگیه من به خاطر کارم به فنا میره
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نام کاربری فانه شوهر موعر ندارم 😁هرچی میزدم نمیشد دیگ اینو همینطور الکی زدم شد .از این تاریخ کاربری دست دو نفر میباشد. دوتا تاپیک قبلمو معذرت میخوام که جواب پیام هاتونو ندادم واقعا حال و حوصله ندارم جواب بدم .ولی خیلی ممنونم ازتون که پیام گذاشتین .بعدا که حالم اوکی بود جواب میدم .🙏یک تک فرزند هستُم🥲💔 لینک ناشناس هر چی دوست دارین نظری انتقادی بدی خوبی هر چی بگین 🔥🔥🔥🔥https://harfeto.timefriend.net/17222851450537