دیدین ی اتفاقایی توی زندگی آدم هس از اونجا به بعد حس میکنی عوض شدی شدی یه آدم دیگ، دیگ مثل قبل نیستی ...خیلی وقته دیگ اون آدم سابق نشدم دیگ هیچکس و هیچ چیز خوشحالم نمیکنه حتی یادم نمیاد آخرین بار کی از ته دل خندیدم....
یادمه حتی واسه یه دست لباسی که میگرفتم عین دختر بچه ها کل روزو ذوق داشتم ..
ولی الان حتی چیزایی رو دارم که اونموقع واسه داشتنشون نذر و نیاز میکردم ولی ذوقی ندارم دلم خوش نیس... خیلی سعی کردم حالمو بهتر کنم ولی نتونستم...
نمیدونم چیشد به اینجا رسیدم نمیدونم با خودم چه کردم فقط میدونم
دلم برای قبلنای خودم خیلی تنگ شده!