دوستای قشنگم من یه مشکل دارم که دیگه نمیخوام به ابن فرد فکر کنم ببینین درست میگم ؟
یه آقایی از اقوام پنج سال پیش ازم خواستگاری کرد که جواب رد دادم شرایط ازدواج نداشتم قصد هم نداشتم ...
من توی اینستا با برادر بزرگترشون در ارتباط بودم همدیگر دنبال میکردیم فقط در حد لایک ایشون پیگیر بود .
حالا که برادر کوچکتر زن گرفته ؛ برادر بزرگتر ایشون زمزمه هست که علاقه مند به من هست اما اینجا یه مشکلی هست ...
چیزی که توی ذهن من هست این برادر بزرگتر چرا همون پنج سال پیش جلو نیومد علاقه خودش فدای داداش کوچکترش کرد ...این یعنی داداش کوچیک براش الویت هست تا من ؛ بعدشم هنوز داداش کوچیک سر خونه زندگیش نرفته فقط عقد هست . آنوقت این داداش بزرگ برام اقدامی نمیکنه ...این یعنی باز داداش کوچیک الویتش هست کامل سر خونه زندگیش بره خوش خرم زندگی کنه بعد بیاد برای من 😐 ...این یعنی داداش کوچیک براش الویت هست .....
فردا خدا نکرده اختلاف بهم بزنه داداش کوچیک جدا بشه یعنی این داداش بزرگ من طلاق میده بدون دلیل ...چون داداش کوچیکش الویتش قبلا برای من اومده بوده نه گفتم 😐.
خیلی ترسیدم نمیخوام به پا گرفتن این رابطه ازدواج فکر کنم چون لیاقت من داشتن رابطه ای که الویت همسرم اول داداشش بعد من باشم نیست اول آخر الویت باید من باشم تا آخر عمرش باهام زندگی میکنه ....
از لحاظ موقعیت مالی شبیه هم هستیم اما عاطفی که براتون تعریف کردم قضاوت کنین .... به نظرتون درست نظرم دیگه فکر نکنم ؟ به الویت های دیگر فکر کنم ؟