2777
2789

یه پدر با دو تا دخترش اومدن شرکتمون

باباشون با مدیر شرکت یکم دوست بودن 

واسه اینکه کاری با دختراش راه بندازه

دخترا و باباشون قه قه میگفتن میخندیدن با مدیر شرکتمون

حالم واسه این گرفته شد که بابای ما میترسید برا ما کاری کنه یا حتی برا ازدواج با کسایی که میدونست خوبن ما رو قایم میکرد

ما مهندس شدیم و دکتر و دستمون توی جیبمون بازم حسابمون نکرد و نمیکنه 

بد ماجرا اینجاست که بابای قصمون آدم خوبه بود نسبت به مامانمون

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

یعنی الان قهقهه میزان سنجش ادماس

آقای سعدی چطوری یه عالم دردِ دوری و لانگ دیستنس رو تو این یه بیت جا دادی؟در طالع من نیست که نزدیک تو باشم می‌گویمت از دور دعا، گر برسانند.

هعی چی بگمما که نمیتونیم ادمارو تغییر بدیمولی میتونیم دراینده پدرومادر خوبی برای بچهامون باشیم

آخه اینقدر خراب بود که دیگه به بچه دار شدن نرسید

بعد مامانم الان ناراحته نوه ندارن و اصلا ناراحت نیست که ما بچه نداریم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792