ما بخاطر شرایط کارش از سر شب تا ۵ و ۶ صبح حرف میزدیم یادش بخیر
تو که میترسیدی از تاریکی الان چجوری تنهایی خوابیدی؟کاش میدونستم آخرین غروبه , شهرمون جنگه خیابونا شلوغه , دستت تو دستم میدوییدیم تو کوچه که ازم گرفتنت با یه گلوله ...🕊️🤍
تو که میترسیدی از تاریکی الان چجوری تنهایی خوابیدی؟کاش میدونستم آخرین غروبه , شهرمون جنگه خیابونا شلوغه , دستت تو دستم میدوییدیم تو کوچه که ازم گرفتنت با یه گلوله ...🕊️🤍