لووووواشکی مدیر استارتر عضویت: 1396/06/07 تعداد پست: 2255 عنوان درد زایمان 474 بازدید | 22 پست وای یاد درد زایمانم افتادم دوسال پیش دقیقا همین ساعت داشتم میمردم بللللللللله گل پسرم اومد گفتم ببینمت شاید که ازسرم دیووانگی رود.......زان دم که دیدمت دیووانه ترشدم دیووانه ترشدم 1396/06/14 | 01:18 0 نفر لایک کرده اند ... گزارش تاپیک نامناسب
لووووواشکی مدیر استارتر عضویت: 1396/06/07 تعداد پست: 2255 ای خدا چه روزی بود به یه چشم برهم زدنی گذشت گفتم ببینمت شاید که ازسرم دیووانگی رود.......زان دم که دیدمت دیووانه ترشدم دیووانه ترشدم
artin92 عضویت: 1396/05/23 تعداد پست: 5387 ﻓﻜﺮﻧﻜﻨﻢ ﺩﺭﺩﺯاﻳﻤﺎﻥ ﻛﺴﻲ ﻣﺜﻞ ﻣﻦ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﻭﻋﺬاﺏ ﺁﻭﺭﺑﺎﺷﻪ دوستای گلم براسلامتی هممون وبرآورده شدن حاجات وآرزومون یه صلوات بفرستین.خیرببینین.😘😘😘
marjan_banoo عضویت: 1396/05/24 تعداد پست: 2055 درد نداره که 😁دارم به خودم قوت قلب میدم واسه دخترم هانا دعا کنید سالم به دنیا بیاد
artin92 عضویت: 1396/05/23 تعداد پست: 5387 ﺩﻛﺘﺮﺑﻴﺸﻌﻮﺭﻧﺬاﺷﺖ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﻴﺤﺲ ﺑﺸﻢ.ﺣﺘﻲ اﻭﻥ ﭘﺮﺩﻩ ﺭﻭﻫﻢ ﺟﻠﻮﭼﺸﻤﻢ ﻧﺰﺩﻥ.ﻗﺸﻨﮓﺗﻴﻎ ﺟﺮاﺣﻲ ﺭﻭﺩﻳﺪﻡ ﺗﻮﺩﺳﺘﺶ اﻭﻣﺪﻃﺮﻓﻢ ﻭﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩﺑﺮﻳﺪﻥ.ﻣﻨﻢ ﻛﺎﻣﻞ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﺩﺭﺩﺷﻮ. دوستای گلم براسلامتی هممون وبرآورده شدن حاجات وآرزومون یه صلوات بفرستین.خیرببینین.😘😘😘
لووووواشکی مدیر استارتر عضویت: 1396/06/07 تعداد پست: 2255 داشتیم تی وی میدیدیم که همسری زد زیرخنده گفتم چته گفت جیش کردی نگا دیدم وای شلوارم خیسه فوری زنگیدم به مامانم اومدن بابابا ومامی وهمسری رفتیم بیمارستان معایتم کردن بستری شدم برا زایمان طبیعی اه اه خیییییلی بد بود دستکش میپوشیدن برامعاینه من سکته میزدم خلاصه چهل وهشت ساعت درد داشتم وحشتناک نبود البته ولی درد داشت بععععددددش اقاکوچولوم ضربان قلبش افت کرد رفتم تواتاق عمل براسزارین انقد تشنم بود که حد نداره یادمه یکی از دکترا باسرنگ چند قطره اب ریخت تودهنم وای ینی رفتم بهشتو برگشتم خداخیرش بده.......بعد پسرمو نشونم دادن فرشته زندگیمو وروجک خونمونو......حالا من هی میگفتم پشتشم بهم نشون بدین پرستارا میگفتن پشتشو میخای چیکار.....اخه میدونین من پنج ماهگی زودپز روگازم ترکید شکمم ناااااااجور سوخت همش میترسیدم ردش بمونه روصورت وبدن پسری که خداروشکر چیزی نمونده بود... . گفتم ببینمت شاید که ازسرم دیووانگی رود.......زان دم که دیدمت دیووانه ترشدم دیووانه ترشدم
لووووواشکی مدیر استارتر عضویت: 1396/06/07 تعداد پست: 2255 ﺩﻛﺘﺮﺑﻴﺸﻌﻮﺭﻧﺬاﺷﺖ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﻴﺤﺲ ﺑﺸﻢ.ﺣﺘﻲ اﻭﻥ ﭘﺮﺩﻩ ﺭﻭﻫﻢ ﺟﻠﻮﭼﺸﻤﻢ ﻧﺰﺩﻥ.ﻗﺸﻨﮓﺗﻴﻎ ﺟﺮاﺣﻲ ﺭﻭﺩﻳﺪﻡ ﺗﻮﺩﺳﺘﺶ اﻭﻣﺪﻃﺮﻓﻢ ﻭﺷ ... نگووووو وای خدا منم حس میکردم تیغو ولی درد نداشتم بخیه زدنی هم همینطور گفتم ببینمت شاید که ازسرم دیووانگی رود.......زان دم که دیدمت دیووانه ترشدم دیووانه ترشدم
artin92 عضویت: 1396/05/23 تعداد پست: 5387 ﻫﻤﻮﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺗﺎﺯﻩ ﭘﺮﺩﻩ ﺭﻭﻛﺸﻴﺪﻥ,ﻣﻨﻢ ﻛﻠﻲ. ﺟﻴﻎ ﻭﺩاﺩﻛﺮﺩﻡ ﻭﮔﻔﺘﻢ ﻣﻴﺪﻭﻧﻢ ﭼﻴﻜﺎﺭﻣﻴﻜﻨﻪ.ﺩﻭﺗﺎﭘﺮﺳﺘﺎﺭﺑﺎﻻﺳﺮﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ ﭼﻴﻜﺎﺭﻛﺮﺩ ﮔﻔﺘﻢ ﺗﺎﺯﻩ بﺑﺮﻳﺪﺩاﺭﻩ ﺷﻜﻤﻤﻮﻓﺸﺎﺭﻣﻴﺪﻩ.ﺩﻳﺪﻥ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺮﻭﻣﻴﻔﻬﻤﻢ ﺯﻭﺩﺩاﺭﻭﺧﻮاﺏ اﻭﺭﻗﻮﻱ ﺗﺰﺭﻳﻖ ﻛﺮﺩﻥ ﻭﻣﻨﻢ ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻆﻪ ﺑﻴﻬﻮﺷﻲ ﺷﺪﻡ دوستای گلم براسلامتی هممون وبرآورده شدن حاجات وآرزومون یه صلوات بفرستین.خیرببینین.😘😘😘
لووووواشکی مدیر استارتر عضویت: 1396/06/07 تعداد پست: 2255 ترخدا نگین من ریق میشم چرا؟؟؟اینم یه تجربس گفتم ببینمت شاید که ازسرم دیووانگی رود.......زان دم که دیدمت دیووانه ترشدم دیووانه ترشدم
لووووواشکی مدیر استارتر عضویت: 1396/06/07 تعداد پست: 2255 وای من میترسم من رفتم چرا مگه نی نیت نیومده؟؟؟ گفتم ببینمت شاید که ازسرم دیووانگی رود.......زان دم که دیدمت دیووانه ترشدم دیووانه ترشدم
لووووواشکی مدیر استارتر عضویت: 1396/06/07 تعداد پست: 2255 ﻫﻤﻮﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺗﺎﺯﻩ ﭘﺮﺩﻩ ﺭﻭﻛﺸﻴﺪﻥ,ﻣﻨﻢ ﻛﻠﻲ. ﺟﻴﻎ ﻭﺩاﺩﻛﺮﺩﻡ ﻭﮔﻔﺘﻢ ﻣﻴﺪﻭﻧﻢ ﭼﻴﻜﺎﺭﻣﻴﻜﻨﻪ.ﺩﻭﺗﺎﭘﺮﺳﺘﺎﺭﺑﺎﻻﺳﺮﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﭘﺮﺳﻴ ... چقدبد.....نه من ندیدم ولی حس میکردم گفتم ببینمت شاید که ازسرم دیووانگی رود.......زان دم که دیدمت دیووانه ترشدم دیووانه ترشدم