سال۹۴عقد بستیم سال۹۷ فهمیدم قبل من یکیو تاحد مرگ میخواسته خانوادش نمیذاشتن مادرشوهرم عاقش میکنه شوهرم میترسه دندون دختر میکنه میان خواستگاری من منم از همههههههه جا بیخبر ازدواج ککردم
الان۹ساله ازدواج کردم اما میفهمم عشق نداره صرفا فقط رفع مسئولیت و وابستگیه نه دلبستگی
چون دخترم رو دیدم چه با عشق میپرسته
همین فروردین ماه هم مادرشوهرم گف قبل تو یکیو میخاست خیلی مارو بخاطرش اذیت کرد
من هنوز فتنه به پا نکردم بخاطر این موضوع اما اون روز که تمام حرفای تودلمو بریزم بیرون نزدیکه و دیگه بعد اون روز معلوم نیست بتونم کنارش زندگی کنم یانه