بچه ها من باردارم و در شرایط بسیار حساس عصبی هستم. یعنی هورمونام شدیدن بهم ریختن و زود عصبی میشم. اما موضوع امشب به عصبانیتم ربطی نداره واقعا.
چند روز پیش یه کفش خریدم و به همسرم گفتم پولش رو تو حساب کن و بزن به پای عیدی عید قربان.
خندید و گفت تو حسابم پول ندارم یه مقدار کمی هست باید تا یک ماه باهاش بسازم خودت حساب کن و قانع شدم و چیزی نگفتم تا اینکه منو برد بیرون برای دور زدن
خب....
خوب.....
خوب
سبزیارو بیارین دخترا
دیدم کلی میوه و گوشت و... برای مادر بزرگش خرید چیزی نگفتم.
برای منم کمی میوه و... خرید.
دو سه روزی گذشت دیدم هنوز خریداش برای خانواده اش ادامه داره و همچنان داره خرج میکنه
خوب
انقد بهم برخورد گفتم چطور پول یه کفشو نداشت اما انقد خرید کرد. بازم چیزی نگفتم تا اینکه اومدم خونه
عع واا
خوب!!
بهش گفتم من ناراحتم از این کارت گفت داری از حسودی میترکی که من خرید کردم واسشون😏
منم گفتم بحث حسادت نیست
منم دیشب با شوهرم بحثم شد خیلی رو اعصابم راه رفت بخاطر دو ریال چندرغاز، قشنگ شیک و مجلسی زدم بلاکش کردم🙄
خوشبختانه اینجام نیست سرکاره راه دور، اعصابم اروم شه لااقل
خبببب،چراکامل نمیگی خواهرمن
خب بقيهش
توضیح دادم بهش گفتم تو که گفتی پول ندارم و...
گفت از حسودیته .
منم ده میلیون ازش طلب داشتم اما بخدا به روش نمی آوردم.
اینجوری که گفت اصرار کردم پولمو بده.
بعد از یک روز داد.
الان عذاب وجدان دارم.
کار بدی کردم؟
