من با یه نفر جدیدا دوست شدم بگم بهتون که دختره امتحانات که تموم شد گفت بریم بیرون پارکی جایی منم گفتم باشه ولی خوب خانواده ام زیاد با داشتن دوست برای من موافق نیستن من گفتم که امروز برم برای تولد مامانم خرید باهاش برم بیرون تنهام بگم بیاد بعد از دیروز بهش گفتم برنامه چیدیم مامانمم بهم گفت فردا برو باهاش ولی الان بابام اجازه نمیده میگه نه بعد باهم میریم هرچی میگم بهش من واقعا روم نمیشه به دختره بگم نمیتونیم بریم الان واقعا اشکم درامده بخاطر همین چیز کوچیک نمیدونم چی بگم بهش چطور بهش بگم