2777
2789

شوهرم امشب خیلی دلسردی کرد جلوی خانوادم بدمو گفت میگه دخترتون توقع خریدن ماشین ازم داره یا میگه مادر و خواهرم نیان خونه مون ولی من نگفتم نیان همیشه هم احترام شونو داشتم فقط گفتم چون جهاز دارم میچینم مادرت بچه کوچیک داره نیاد وسیله بشکنه خلاصه نمیدونستم انقد دلش ازم پره جواب خوبی هامو با بدی داد همش دارم گریه میکنم تو دنیا دلخوش به شوهرم بودم اونم تموم شد از حرف مردم نمیترسیدم عروسی رو بهم میزدم خسته شدم 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نزدیک عروسی این حرفا پیش میاد چون همه از هم انتظار دارن و دخالت خانواده ها زیاد میشه ، توجه نکن و اهمیت نده عزیزم 

بعضی وقتها باید دست برداریم ازغصه خوردن و خراب کردنِ روزهایمان.باید بدانیم اگر تلاشمان را کردیم و راهمان را درست انتخاب کردیم پس بقیه‌اش دیگر دستِ ما نیست.ما وظیفه‌مان را انجام می‌دهیم بقیه‌اش دیگر دست خداست و خواست خودش.بسپاریم به خدا و آرام باشیم ،با 

اولا که باید حداقل یه ماشین رو داشته باشین 

ثانیا حتی اگر هم میگفتی نباید بیان خونمون شوهرت نباید اینجوری بهشون میگفت یعنی اصلا نباید بهشون میگفت

خمیازه بکش                                                                     I see her in the back of my mind all the time 
من حرفم اشتباه بوده درست ولی جلو خانوادم نباید خوردم میکرد

میخواست از همین الان بگه که بعدا چیزی شد بگه مقصر دختر خودتون بود هم دخترتون پرتوقع هست هم اینکه به مامانم بی احترامی کرد گفت نیاد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792