هفته ی ۲۰ بارداری ام و همچنان حالت تهوع دست از سرم بر نمی داره.

هستی_تنها1

عضویت: 1388/08/11

تعداد پست: 78237

من از ۲۰ بهتر شدم و دیگه وزن کم نکردم و بالا آوردن هم به مرور کم شد تا کلا تموم شد

چیزهای اسیدی و ادویه دار نخور

یادمه ۳۰ هفته بودم رو هوس یه جیز خیلی ترش خوردم دوباره تا دو روز حالم بد بود

1403/03/08

|

13:44

ترنم1391

عضویت: 1396/08/21

تعداد پست: 31097

خدابهتون توان بدن، واقعاسخت

بعضی هاتاآخربارداری تهوع دارن

جمعه13دی 1398داغی که هرگزسردنمیشود

1403/03/08

|

13:44

خروس_قندی_من

عضویت: 1402/04/20

تعداد پست: 6049

وای خدا منم میخواستم تاپیک بزنم راجبش

قرص می‌خورید؟!

فقط 12 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1

5

10

15

20

25

30

35

40

1403/03/08

|

13:44

kkkmmm

عضویت: 1402/11/18

تعداد پست: 620

من تا ۴ ماه و نیم داشتم . حالا یادم نیست هفته چند میشد .... بدترین نوع شم داشتم .... الآنم نی نی م شش ماهه بدنیا اومده . مجددا ۷ هفته باردارم . همش میترسم تکرار بشه اون ایام

1403/03/08

|

13:45

kkkmmm

عضویت: 1402/11/18

تعداد پست: 620

سردیجات مثل خیار سیب زمینی هندوانه نخور ک شدیداً بدتر میشی

1403/03/08

|

13:45

مدیر استارتر

عضویت: 1402/12/06

تعداد پست: 7775

دکترت قرص نداده ؟

نه خودم نخواستم و اصلاً هیچ قرص ضد تهوعی نخوردم تا الان،،شانس وسواسم دارم می ترسم قرص بخورم.

از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی....////دوست داشتن رو با حرف نسنج با عمل کردن و گذر زمان بسنج وگرنه همه حرف زدن رو بلدن....

1403/03/08

|

13:47

مدیر استارتر

عضویت: 1402/12/06

تعداد پست: 7775

من از ۲۰ بهتر شدم و دیگه وزن کم نکردم و بالا آوردن هم به مرور کم شد تا کلا تموم شد چیزهای اسیدی و ا ...

چیزای ترش که اصلاااا نمی خورم.

من فقط امیدم به اینه ۵ ماه رو تموم کنم بلکه دیگه تموم بشه این سختیاش.

از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی....////دوست داشتن رو با حرف نسنج با عمل کردن و گذر زمان بسنج وگرنه همه حرف زدن رو بلدن....

1403/03/08

|

13:48

مدیر استارتر

عضویت: 1402/12/06

تعداد پست: 7775

خدابهتون توان بدن، واقعاسخت بعضی هاتاآخربارداری تهوع دارن

اینم شانس ما ست.😪😪

از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی....////دوست داشتن رو با حرف نسنج با عمل کردن و گذر زمان بسنج وگرنه همه حرف زدن رو بلدن....

1403/03/08

|

13:49

مدیر استارتر

عضویت: 1402/12/06

تعداد پست: 7775

وای خدا منم میخواستم تاپیک بزنم راجبش قرص می‌خورید؟!

شما چند هفته ای؟؟

نه قرص نخوردم تا الان.

از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی....////دوست داشتن رو با حرف نسنج با عمل کردن و گذر زمان بسنج وگرنه همه حرف زدن رو بلدن....

1403/03/08

|

13:49

عشقم_اقام

عضویت: 1398/02/23

تعداد پست: 1797

نه خودم نخواستم و اصلاً هیچ قرص ضد تهوعی نخوردم تا الان،،شانس وسواسم دارم می ترسم قرص بخورم.

به من دکتر سر بچه اولم ویتامین ب داد

حالا باز با دکترت مشورت کن اینجوری که نمیتونی درس حسابی غذا بخوری آخه

فقط 6 روز به تولد باقی مونده !

1

5

10

15

20

25

30

35

40

💚فقط حیدر امیرالمومنین(ع)است💚تابوده علی(ع)بوده وتا هست علی(ع)هست💚بر دشمنانت لعنت یا علی(ع)💚تا عمر دارم مدیون ابالفضلم(ع)

1403/03/08

|

13:50

مدیر استارتر

عضویت: 1402/12/06

تعداد پست: 7775

من تا ۴ ماه و نیم داشتم . حالا یادم نیست هفته چند میشد .... بدترین نوع شم داشتم .... الآنم نی نی م ش ...

خدا حفظشون کنه....سخته خیلی....انشالله این دفعه دیگه بارداری راحتی داشته باشین.

از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی....////دوست داشتن رو با حرف نسنج با عمل کردن و گذر زمان بسنج وگرنه همه حرف زدن رو بلدن....

1403/03/08

|

13:50

هستی_تنها1

عضویت: 1388/08/11

تعداد پست: 78237

چیزای ترش که اصلاااا نمی خورم. من فقط امیدم به اینه ۵ ماه رو تموم کنم بلکه دیگه تموم بشه این سختیاش ...

میفهمم بدترین بخش بارداری همینه

امیدوارم زودتر خوب بشی

1403/03/08

|

13:50

ترنم1391

عضویت: 1396/08/21

تعداد پست: 31097

چیزای ترش که اصلاااا نمی خورم. من فقط امیدم به اینه ۵ ماه رو تموم کنم بلکه دیگه تموم بشه این سختیاش ...

جنسیت متوجه شدید

جمعه13دی 1398داغی که هرگزسردنمیشود

1403/03/08

|

13:51