تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

سلام زهرا جونم  

دوست دارم روغن مالی رو شروع کنم هنوز حسش نیست. 

فعلا چیزی که جدی گرفتمش ماساژ پرینست  و نشستن روی توپ، دیگه هیچی  

گوش شیطون کر این دفعه اوضاع دستگاه گوارشم خوبه، نمیدونم چی تاثیر داره، دفعه ی پیش به زور آب هویچ و انجیر خیس داده و انواع و اقسام ملین ها اجابت مزاج داشتم، الان خوبم، شاید به خاطر اینکه فعالیتم از بارداری قبلی بیشتره  به نظرت موقع درد برگ سنا دم کنیم بخوریم چطوره؟ اونم ملین قوی ای هست و شنیدم که میگن بخورین ولی نمیدونم چقد طول میکشه شکمو راه بندازه، اون شیافه اگه اونقدر یریع عمل کنه خیلی خوبه که. 

منم امروز رفتم با مامای همراهی که مامای اولیم معرفی کرده آشنا شدم تو همون بیمارستان اینجا، تنها بیمارستان پیرانشهر  خیلی کم سن و سال ولی انرژی مثبت بود، بیمارستانو هم دیدم خیلی کوچیک و تقریبا قدیمی بود، ولی دیگه علاوه بر تبریز، دور ارومیه رو هم خط زدم، ان شاء الله همینجا زایمان میکنم، به خاطر آرامشم، قید بیمارستان خصوصی و اتاق vipو غیره رو زدم،تا ببینیم خدا چی میخواد

دقیقا مامای منم کم سن و انرژی مثبت بود

حتما اصرار کن از همون اول بیاد

مامای من هی زنگ میزد دکترم می‌گفت هنوز دو سانته

روحیم متلاشی میشدا

بعد همه ذوق کردن وااای تو تسریع در زایمان برات اتفاق افتاده خوش بحالت🙄

یذره یذره پیشرفت میکردم واسم شیرین تر بود

یعنی به نظرت کم سن بودنش حُسنه؟ 

تو دلم گفتم کاش یکم با تجربه تر بود...

حالا احتمالا اولش بیاد خونه، یکم دردا شدید شد بریم بیمارستان، البته ان شاء الله

خیلی سردرگم بودم در مورد مکان زایمان، اینکه چه جوری برم کی برم، ولی با تصمیمم به آرامش رسیدم. میخوام کاملا مستقل باشم و خونه ی خودم البته ان شاء الله  

انگار چون کم سنه حوصلش زیاد باشه

موسسه ای که مامای من بود گفتن از سه سانت میاد

ولی من از سه سانت یهو رفتم شیش یهو فول شدم

اوج دردم تا همون سه سانت بود که کسی باورش نمیشد

دردش شدید باشه ولی واقعا شدید بود

 واسه همین به مامای من میگفتن نیا خیلی کار داره.

وقتی رسید خیلی به کارم نیومد

چه جالب بوده روند زایمانت، ولی اینکه اوایل هیشکی جدیت نمیگرفت علی رغم درد شدیدت، خیلی حرص درآر بود. 

خودمم راستش دلمو به حوصله و اخلاق خوبش خوش کردم، وسیله است دیگه، هر چی خدا بخواد همون میشه. 

من شبش رفتم دکتر معاینه کرد یک سانت بودم تحریک کرد

شب ساعت دو دردای خفیف شروع شد تا فرداش ساعت نه رفتم بیمارستان گفتم الان میگن چهارسانت🤣

گفت بزور دو سانت

نگهم داشتن دکتر کیسه ابو زد دردام شدید شد ولی همون سه سانت

میگفتم خدایا مگه میشه سه سانت اییینهمه درد؟ده سانت دیگه چخبره

ولی اوونقد متفاوت نبود واسه من

ان شاالله هرچی خیره همون شه..

برا توپ فقط بمن گفتن روش اروم قر بدین همین اروم اروم

چون خطر پارگی کیسه اب داره. حواست باشه بالا پایین نکنی..

فکرکنم زود رفتیم تاپیک رها، هیچکس نمیاد گزارش بده😥😥..

شاید چون کار خاصی هنوز نمیکنن بچه ها.. حقم دارن..

حالا همینجا حرف میزنیم، بهتره انگار

همه هستن نظرمیدن، بهتره درکل

ختم سوره قدرو هم همینجا بذاریم عددشو.

ایا کسی موافق هس؟ 

😘😘 این شعر.. ی استیکر طنز مشهدیه.. برای شما ناآشنایه البته.. در واقع طنزگونه س.. وقتی الکی مثلا ناراحتم میخوام ناز کنم میخونمش😉😉

آها ترسیدم خدای نکرده چیزی شده

نوشته طبیعیه دیگه عزیزم. اصلا نیازی به نگرانی نیست. من مطمئنم همه چی نرماله.نگران نباش و بچسب به تحرکاتت و روغن مالی و آمادگی برای زایمان طبیعی خوب ان شاءالله.

سلام به همگی . من خیلی با ذوق رفتم کلاس آمادگی زایمان ، یوگا و ورزش هم یک جلسه انجام دادم ، حالا یه چیزی شد خیلی حالم گرفته شده. من و خواهرام بعد ۵ ماه روز عید غدیر خونه مامانم جمع شدیم همو ببینیم ، چند روز بعد مهمونی دخترم مریض شد ، بعدم خونواده خواهرم ، بعدم مامانم ، خواهرم اینا که تایید شد کروناشون ، حالا من موندم بلاتکلیف ، ممکنه مریضی دختر منم کرونا بوده باشه ، پس احتمالا منم ناقلم ، حالا چندتا مشکل دارم ، اگر ورزش کنم و دردم بگیره با احتمال ناقل بودن زایمان ضعیفم می‌کنه و خدا می‌دونه بعدش چی بشه ، حتی اگر ناقل نباشم و دردم بگیره و زایمان کنم کی بیاد کمکم وقتی کل خونوادمون مشکوک به کرونا هستن و همه باید جداگانه قرنطینه باشیم؟! خیلی حالم گرفته شد 😭😭😭 الان فکر هزار چیز عین‌خوره افتاده به جونم

حالا موندم اصلا ورزش هارو انجام بدم یا صبر کنم ، وقتی هم ندارم که ، من ۳۶ هفته و یک روزم ، دکترم تا ۳۹ و ۵ روز بیشتر زمان نمی‌ده بهم ، فقط سه چهار هفته وقت دارم خودم رو بیارم تو پروسه ی زایمان ☹️

عزیزم اصلا اینقدر ناراحت نباش،کارایی که لازمه واسه زایمان و انجام بده و بخودت برس،انشا... که به موقع و به خوبی زایمان میکنی،تا اون موقع هم خانوادت خوب شدند و دیگه از دوهفته بیشتر گذشته میان پیشت

توکل کن بخدا تا بخوبی و خوشی این دوران سخت بگذره😍

ممنون صفاجون😍

سعی میکنم کارایی که لازمه رو انجام بدم فقط نمی‌دونم چرا هرچی جلوتر می‌ره استرس پیدا میکنم،شاید بخاطر اینه که درکی از درد و زایمان طبیعی ندارم،همش میگم آیا چطوری میشه و از سن فکرا..

خدا به همه ما کمک کنه و تنهامون نزاره⁦❤️⁩