تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

ان شاالله صحیح و سالم بغلش کنی.برای من دعا کن توروخدا

اره عزیزم مشاوره تلفنی هم میدن

من شمارشو ندارم

آی دی اینستاشون fereshtegan_masum

من معمولا کاری که مامانت گفته را میکنم،یعنی به محض اینکه هردوشدن(توجه داشته باش که هردوشون)خوابیدند منم میخابم،وقتهایی که یکیشون خوابه اگه امیرحسینم خواب باشه به کوچیکم یعنی امیرمحمد شیر میدم و کارهاش را میکنم و میذارمش و میدوم پی کارهای خودم مثل شستن لباسهای امیرمحمد که باید با دست شسته بشه،پختن غذا،شستن ظرفها،اگه امیرمحمد خواب باشه میذارمش تو اتاق و در اتاق را میبندم که پسر بزرگم نره تو اتاق سراغش و میرم دنبال یه سری کارهای دیگه مثل حمام کردن،جارو کشیدن و مهمتر از همه بی ادبی گلاب به رو همتون دستشویی رفتن،ههههههه

یه سوال فنی دوستان،بی ادبی من خونریزیم تمام شده ولی گاهی یه سری چیز مثل آب زهر ازم خارج میشه،سرپسر اولم اینطور نبودم میخام ببینم طبیعیه؟

سلام عزیزم 

توی طب سنتی درمان نداره ؟ 

چون خیلی چیزهای طبیعی هست که رقیق کننده خون می تونه باشه 

البته اگه بخواید روش طب سنتی رو برید حتما پیش یه کاربلد برید که واقعا کارش درست باشه چون موضوع مهمی هست .

درمانگاه امام سجاد قم که مطب دکتر خیراندیش هست و شاگردانش 02144462772

میدونم همکارش خانم اسدی هم تو کار بارداری هست 

اینم شماره خانم صابریان ماما

+989125154118

ههههه من تیروئیدم که خیلی خرابه مادام العمر باید دارو بخورم،کلا برا خودم مجمع الجزایری هستم از بیماری ها منتها روم خیلی زیاده،یادمه سر دخترم اولین بار که دکترمو عوض کردم و رفتم پیش این دکتر بنده خدا آخرش گفت هر دم از این باغ بری میرسد،کم آورد بیچاره....

بعد من پررو میگم ۶تا میخوام😂😂😂😂

والا رفتم قبلا همشون گفتن باید آمپولها رو بزنم،دومین بارداریم و کلا بعد اون ماجرا از طب سنتی خیلی پیگیر شدم و جالب این بود اول یه دکتر طب سنتی بهم گفت احتمالا تو بارداری های بعدیت باید آمپول بزنی که من بعد از آزمایشها دیدم راست گفته بنده خدا،در صورتی که من اولش خندم گرفته بود از تشخیصش

احسنت به همت و اراده قوی تون

انشاءالله به لطف خدا می تونید

مهم اینه که خودتون میخواید

ما هم دعاگوی شما هستیم

منم از بارداری دیگه یادگاری تیرویید موند برام!

احسنت همینطور محکم برو جلو! حیف من سن ام بالاست وگرنه منم داره پوستم کلفت میشه،دلم میخواست بیشتر میتونستم بچه دار بشم.من هم بارداریهام پرخطره خیلی هم بچه هایی که بیارم رفلاکسی و الرژی هستن،رفلاکس واقعاعین خوره میمونه،نابود میکنه از درون! هم بچه رو هم خانواده رو. بچه من از اول که دنیا اومد تا الان که 18ماهشه فقط نیم ساعت میتونه بخوابه به خاطر رفلاکس.داغون شدم از بیخوابی و بیقراری بچه. هیچکس هم باور نمیکنه بچه مشکل داره همه میگفتن تو دیوونه ای،تا اینکه دکتر هم تایید کرد الرژی و رفلاکس رو.هرکی جای من بود با این مشکلات بارداری و بچه و با این سن محال بود به دومی فکرکنه،ولی من لعنتی همش تو فکرشم! حالا انگار گذاشتن برام گفتن بفرما اینم دومی!

ممنون منم رو دعاهای شما خییییلی حساب میکنم😍😍😍😍

آخی ان شالله زود خوب بشه و بعدی  هم اینجوری نباشه،منم بچه هام شدیدا مشکل دارن خصوصا کوچیکه

هم دنیا میان قلبشون حفره داره و باید تحت نظر باشن،هم زردی هم فوق العاده شدید آلرژیک ان من الآن که دخترمو از شیر گرفتم مجبورم بهش شیر خشک مخصوص بچه های آلرژیک بدم،تازه دائم خس خس و تنگی نفس داره ماه پیش حمله بهش دست داد ۱۵ روز بیمارستان بستری بود طوری که از درمانگاه با آمبولانس اعزامش کردن بیمارستان کودکان و تا مرز آی سی یو رفت و خدا بهمون خیلی رحم کرد،الآن هم دو سه تا دکتر گفتن آسم داره،و زیر نظر فوق تخصص آسم و آلرژیه،به همه چی هم حساسیت داره،از طرفی عضلات پاش خیلی ضعیفه و هنوز نمیتونه راه بره،یه مدت دائم میبردیم کار درمانی که این دفعه دکتر گفت استرس برا تنفسش سمه و خودتون تو خونه ورزشش بدین و نبرین کار درمانی و چون تاخیر حرکتی داره زیر نظر فوق مغز و اعصاب هم هست خلاصه که من خیلی غصه اش رو می خورم،سه ماه اول بارداریم که کلا با استرس های شدید گذشت

من بارداری قبلیم مشکوک به آ یو جی آر بودم و اصلا وزن نمیگرفتم،و طبعاتش هنوز دامن گیرمونه

تو اقوام دور و نزدیک چندتا خانم سراغ دارم که بالای 40 سال باردار شدن و راحت بارداری را سپری کردن و در نهایت زایمان کردن

البته فکر کنم شما زیر 35 سال باشید

با توکل بر خدا اقدام کن

غیر ممکن ها را فقط خداوند ممکن می کنه و لاغیر

ان شاالله فرزندانت و خودت جز سربازان امام زمان (عج) باشید

بله

اما خیلی شدید نبود

ریفلاکس ناشی از آلرژی هست

یعنی ریکشن آلرژی تبدیل میشه به ریفلاکس

وقتی بچه آلرژی داشته باشه اون شیری را که خورده را بالا میاره

تو هر دو تا بچه ام بود

هر کدوم به یک شکل

اولی ریفلاکس پنهان داشت و هی بازگشت شیر توی گلوش بود و خس خس سینه پیدا کرده بود

با دارو درمانی و پرهیزات خودم بهتر شد

دومی بیشتر ریکشن پوستی داشت

6 ماهگی که بهش سرلاک دادم طوری کهیر زد که مجبور شدم ببرم بیمارستان و آمپول مخصوص زد تا التهاب بدنش بخوابه

الان هم که دو سال و نیمه هست اگر تو خوردن شیر پاستوریزه زیاده روی کنه با عرض پوزش دفع بد بو همراه با یبوست پیدا می کنه

شما اگر ساکن تهران هستی پیشنهاد میدم برای مشکل ریفلاکس فرزندت بری پیش دکتر بهروز مقدادی

اسمش را تو نت سرچ کنی مشخصاتش میاد

مبدونی منظورش این بود ک فقط واجباتو انجام بده خودتو خسته نکن😅

الان من همینطورم دغدغه م غذاست کارای دخترم و حسین و نمازام ک خودش یه پروسه ست!!!

بقیه رو نرسیدم هم نرسیدم.... ! خونه ترکیدم  ترکید باکی نیست🤗