2733
2734
عنوان

ماجرای صاحبخونه ی ما

605 بازدید | 12 پست

دیروز واسه افطار ما خونه مامانم بودیم که صاحبخونمون تماس گرفت خانومش از پله های حیاط  پرت شده پایین و...

ساعت 8 بوده دم غروب..هیچکی هم خونه نبوده حتی شوهرش..بنده خدا حیاط و شسته رفته گلدونا رو اب بده که تو پله های ما بوده..از بالا میفته تا پایین..ده تا پله بزرگ

زبون روزه هیچکی هم نبوده بدادش برسه..دیگه خودشو با بدبختی میکشه بالا و میاد تا  کوچه...هی جیغ میکشه یه همسایه ها زنگ میزنه 115

پاش که از چند جا شکسته و امروز پلاتین گذاشتن...سرشم ضربه خورده..فعلن مشکوک

اعصابم خورد شد وقتی فهمیدم که خدا میدونه.  اخه خیییییلی خانوم خوبیه..خییییلی

توروخدا دعاش کنید



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
چرا میگی مشکوکه؟

منم نمیدونم والا..اینجوری ک پرسیدم گفتن خون ریزی کرده کمی...من صبح پرسیدم..شوهرشم گف تحت مراقبته...حالا میخام برم بیمارستان خبر بگیرم ازش

2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز