من یه دختر ۲۴ سالم که ترم آخر فوق لیسانسم چهره خوبی هم دارم با این حال ولی نه شغل دارم نه ازدواج کردم نه پول و استقلالی. نمیدونم دارم با زندگیم چیکار میکنم همه همسنام حتی خیلی کوچیکترا ازدواج کردن و سروسامون گرفتن و تو این ایام طعنه فامیل سر ازدواج نکردنم یه طرف و حرفای از سر دلسوزی خواهرا و مادرم یه طرف و حس پوچی خودم یه طرف.
نمیدونم شاید اگه همون بعد دبیرستان سنتی ازدواج میکردم الان یه زندگی و حتی یه بچه داشتم ولی خب من فکر میکردم دانشگاه چه خبره و قراره برم اونجا و عاشق شم ازدواج کنم و حتما بعد لیسانس شاغل بشم و یه زندگی طبق رویاهام داشته باشم ولی زهی خیال باطل
انگار تو یه جنگ با خودمم الانم خواستگار دارم ولی خب خیلی کمتره و معیارای منم نمیدونم درسته یا نه ولی من نمیخوام الان که فوق لیسانس دارم با کسی که دیپلم داره یا نداره و فروشنده است یا کارگره ازدواج کنم ولی خواهرام میگن سخت نگیر تحصیلاتو در نظر نگیر یا اللن دیکه همه سیگار و قلیون میکشن ولی من نمیتونم قبول کنم. یا مثلا خواستگار تحصیلکرده داشتم ولی بنده خدا اصلا قیافش خوب نبود در حدی که خانوادمم مخالفت کردن و ردش کردن.
حس پوچی میکنم انگار همه درا به روم بسته است خیلی دوست دارم ازدواج میکردم و سروسامون میگرفتم در کنارش شاغل بودم و زندگی رویاهامو داشتم ولی نشد که نشد😟🙁💔🙂