من دبیرستانی بودم به همه گفته بودم بادیگارد دارم 😐 اونام برگاشون میریخت باور میکردن
تو زنگ تفریح ها میرفتم حیاط جوری که اونا ببینن دستمو میذاشتم رو گوشم میگفتم باشه امروز به اون یکی بگید بیاد دنبالم تابلو نباشید بابا اگه از مسافرت خارج از کشور برگرده بفهمه ناراحت میشه 😐 حالا بابا کجا بود با پیژامه ای که تا گلو کشیده بود بالا و رکابی زیر کولر بیهوش بود 😑