2777
2789
عنوان

رمان

164 بازدید | 11 پست

اگه 4 تا پارت رمانی که نوشتم و بزارم می خونید؟ 

یا غیر قانونی نیست اینجا براتون بزارم؟ 

فقط دلم میخاد نظرتون راجب قلمم بشنوم 

اولین رمانی که دارم می نویسم 

پارت زیادی ننوشتم 

کانال هم نمی تونم فعلا بزنم چون شرایطشو ندارم 

من بزارم، ببینم اونقدر خوب هستم که خواننده رو  جذب کنه یا نه جزو قلم خوب محسوب نمیشه  می خوام با توجه به نظر شما بفهمم ادامش بدم یا نه؟ 

چون اصلا دلم نمیخاد لوس و آبکی باشه

پس اگه خوندید نظرتون بهم بگید🤍

دخترِ ایران، همه ما، کرد، ترک، لر و... ایرانی هستیم، از یک خاک. قبل از مقابل هم ایستادن، به یاد بیارید، ما همه از یک ریشه ایم، از یک ایران ❤️ژن جهش یافته آنخماعو در ایران هستم، درودم بر یک یک تون باد🎀

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

مقدمه 

 

آفتاب را سر می برند و از بلور های یخ زده خونش، گردنبندی داغ می سازند، داغی از جنس آه سلول هایش،،،

این است حکم این زمستان بر جان آفتاب،

و حکایت این چنین می خواند، تیغِ یخ، باید  ببوسد! بوسه ای از جنس نگاه یا تیزی لب! 


دخترِ ایران، همه ما، کرد، ترک، لر و... ایرانی هستیم، از یک خاک. قبل از مقابل هم ایستادن، به یاد بیارید، ما همه از یک ریشه ایم، از یک ایران ❤️ژن جهش یافته آنخماعو در ایران هستم، درودم بر یک یک تون باد🎀

پارت 1

صدای جیغ ناخونام رگ های عصبی مغزمو گردن میزنه، محکم به شیشه می کوبم، هر بار محکم تر، هربار که اکسیژن این مکعب شیشه ای کمتر میشه. ،

من کمک می خوام، از اونی که بیرون ایستاده و یه ٱیینه جلوم گرفته کمک می خوام، ولی نه !مثل هر با فقط نگاه میکنه، چشماشو نمی بینم ولی سرمای وجودش از ذره های این شیشه هم عبور میکنه

و من بی قرار می شمرم

برای اتمامم

2،1،...

نور مستقیم مردمک چشمامو هدف گرفته 

عرق روی پیشونیم سر می خوره 

و نفسام، اینجا اکسیژن هست! اینجا دیواراش گچیه، آروم باش، فقط یه خواب بود!

چشمای نگاه ترسشو حق نداره بباره

نگاه حق نداره بترسه

نگاه 

نگاه بیچاره...

به آیینه خیره میشم، خنده داره ولی از تماشای آیینه هم می ترسم، 

صورتمو مهمون ی مشت آب میکنم، کمه! ی مشت آب دیگه، کافی نیست

یه مشت دیگه، نه نه نه

ی مشت محکم تر

حالا شد.

شاید این  سرخی روی گونم، با درد ، پاک کنی روی ذهن جا مونده توی اون خواب لعنتی بشه 

مستقیم میرم سراغ پوشیدن لباسام

یه پیراهن مردونه سفید، شال سفید، شلوار سفید

بعد از اتمام کارام  از  خونم خارج میشم 

خونه، خونه ی نگاه یه  انباری  کوچیک تو خونه یه پیرزنِ مهربونه کوچه پس کوچه های تهران، 

با صدای نسبتا بلندی میگم :خاله خانم من رفتم، باهام کاری نداری؟ چیزی نمی خوای بخرم برات؟ 

خیر پیشه راهت دخترم ، مراقب خودت باش برو و به سلامت برگرد مادر 

باید اینارو می شنیدم  ولی سکوت اینبار شد جوابم 

یبار دیگه بلند تر، 

زهرا خانم  میگم دارم میرم چیزی نیاز نداری؟

آب دهانمو قورت میدم  یه بار دو بار سه بار

نگاه  حق نداره بترسه



 

دخترِ ایران، همه ما، کرد، ترک، لر و... ایرانی هستیم، از یک خاک. قبل از مقابل هم ایستادن، به یاد بیارید، ما همه از یک ریشه ایم، از یک ایران ❤️ژن جهش یافته آنخماعو در ایران هستم، درودم بر یک یک تون باد🎀

باید اینارو می شنیدم ولی سکوت اینبار شد جوابم 

یبار دیگه بلند تر، 

زهرا خانم میگم دارم میرم چیزی نیاز نداری؟

آب دهانمو قورت میدم یه بار دو بار سه بار

نگاه حق نداره بترسه

قدمامو با ترس روی زمین می کشم

چیزی نیست نگاه

چیزی نیست

دره خونه با انگشتای لرزونم باز میشه

نگاه حق نداره بترسه

میرم جلو 

الکی شلوغش کردم حتما جایی هست که نشنیده 

شاید از دیشب که قرصای جدیدشو بهش دادی حالش بهتر باشه که از خونه بیرون زده

میرم جلوتر

فضای خونه خالیه 

مقصد بعد اتاق خاله خانمه 

ولی نگاه حق نداره بترسه

شیششش قلب؟ قلب درست درمونیم ندارم

بابا طرف خواب هفت پادشاست

نگاه حق نداره ... 

نگاه می‌ترسه 

وقتی ی چهره سفید شده میبینه می ترسه 

وقتی خون میبینه می ترسه

نگاه جونش میلرزه وقتی خاله خانم و بی جون با یه چاقو وسط قفسه سینش میبینه 


 

دخترِ ایران، همه ما، کرد، ترک، لر و... ایرانی هستیم، از یک خاک. قبل از مقابل هم ایستادن، به یاد بیارید، ما همه از یک ریشه ایم، از یک ایران ❤️ژن جهش یافته آنخماعو در ایران هستم، درودم بر یک یک تون باد🎀

پارت 2

(لیوان‌های پلاستیکی، ی دخترک با عروسک پارچه ای، بفرمایید  مامان خوشگلم ، چایی تازه دمه 

برای مامانم درست کردم تا اینقدر غصه نخوره 

آخه خودت گفتی مامان، آقا پلیسه بیداره شبا که ما می خوابیم 

خودت گفتی دیگه؟ ما خواب خوش می‌بینیم اون دنبال آدم بداسآ، قا پلیسا مهربونن مامان آره؟

بابا رفته پیش آدم خوبا، پیش پلیسا، مامان؟ دلت تنگ شده براش؟ 

منم دلم تنگ شده برا بابایی

مامان؟ هیچی نمیگی؟

_نگاه من!

نگاه نترسه باشه؟

_می ترسم می ترسم

چرا اینجوری شدی

مامااان


دخترِ ایران، همه ما، کرد، ترک، لر و... ایرانی هستیم، از یک خاک. قبل از مقابل هم ایستادن، به یاد بیارید، ما همه از یک ریشه ایم، از یک ایران ❤️ژن جهش یافته آنخماعو در ایران هستم، درودم بر یک یک تون باد🎀

ادامه پارت 2

_می ترسم می ترسم. چرا اینجوری شد مامااان

_بابا خوب بود باشه نگاه؟پلیسا با بابا دوستن 

نگاه ‌؟ نترسی مامان

میدونی مامان دوست داره؟ 

کسی رو که مامان دوست داره، نگاه ازش مراقبت میکنه  باشه ؟. نفس میره،  اکسیژن نیست، دیوارا نیستن

شاید داره مکعب شیشه ای میاد

غصه مامانم میبره و دخترک نمیدونه چرا مامانش ازاومدن پلیسا  غصه دار شد

فقط میدونه غصه مامان برد به اسمون

فقط میدونه  پلیس دیگه آقای مهربون نیست و تمام 

صدای جیغ گلای خونه می  یاد

تن سماور یخ میکنه

دیوارا گچی نیستن و  ی نگاه این کنج دیوار می ترسه

دخترِ ایران، همه ما، کرد، ترک، لر و... ایرانی هستیم، از یک خاک. قبل از مقابل هم ایستادن، به یاد بیارید، ما همه از یک ریشه ایم، از یک ایران ❤️ژن جهش یافته آنخماعو در ایران هستم، درودم بر یک یک تون باد🎀

..........................................

سرخ! خاله خانم از سرخ پوشیدن خجالت می کشید و حالا غرق سرخی بود، و 

ی نگاه اینجا اشکی شده  ی نگاه کنج دیوار بازم تنها شده

تنها بود، تنهاتر شده

وقتی صدای آژیر پلیس میاد، وحشت میاد، دو پای فرار میاد، موندن؟ نه!چجوری بفهمونم من نکشتم

پلیسا نگاه نمی شناسن، پلیسا ی زندگی من، منو تنها میکنن

مثل قبلنا

با التماس به دیوار، دست میگرم و بلند میشم

باید برم و می رم، با دو، با نفسایی که تند تر از خودم میدون. هراسون به سمت در پشتی حیاط خلوت که به کوچه پشتی راه داشت میرم 

به در که میرسم، لرز به تنم میشینه وقتی ی قفل کتابی روش میبینم، کلید کجاس؟ چجوری برم؟ 

بهش نگاه میکنم

همونطور خیره

صدای قدمای پلیسا میاد

بوی ترس میاد

قدما، صداها، نزدیک میشن

تموم شدم؟

من، تموم میشم ‌‌؟


دخترِ ایران، همه ما، کرد، ترک، لر و... ایرانی هستیم، از یک خاک. قبل از مقابل هم ایستادن، به یاد بیارید، ما همه از یک ریشه ایم، از یک ایران ❤️ژن جهش یافته آنخماعو در ایران هستم، درودم بر یک یک تون باد🎀

ادامه داستان شاید  فکر کنید قابل حدس باشه 

ولی اینطور نیست، همه چیز متفاوت پیش میره 

اگ با خوندن چیزایی ک نوشتم تونستید نگاهی رو تو ذهنتون تصور کنید، اگه کنجکاو ‌شدید بقیه داستانو بدونید بهم بگید، این یعنی من تا یجایی تو نوشتن درست عمل کردم 

و درنهایت 

خیلی سپاس گزارم که پیام‌های منو خوندید و وقت گزاشتید

نظر شما قابل احترام 🤍

دخترِ ایران، همه ما، کرد، ترک، لر و... ایرانی هستیم، از یک خاک. قبل از مقابل هم ایستادن، به یاد بیارید، ما همه از یک ریشه ایم، از یک ایران ❤️ژن جهش یافته آنخماعو در ایران هستم، درودم بر یک یک تون باد🎀

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792