سلام به همه عزیزان من اردیبهشت 92 توی 27 هفتگی زایمان زودرس کردم،اصلا فکرش رو هم نمیکردم، همه چیز خیلی عالی بود،نه دردی داشتم نه مشکلی که یهو کیسه آبم پاره شد،یک شب تو بیمارستان موندم اما بعد دردهای زایمان شروع شدوووووو و زایمان کردم،پسر نازم به دنیا اومدو 10 روز تو NICU بستری شد،هر روز براش شیر میبردم و کلی نذر و نیاز کردیم ،منو همسرم هر دو بهش خیلی دل بسته بودیمو به موندنش امیدوار شده بودیم که یهو اوضاع بهم ریختو پسر گلمو از دست دادم،اوضاع روحی منو همسرم خیلی بهم ریخته بود،دکترها گفتن که نارسایی دهانه رحم دارم و باید در بارداری بعدی استراحت کنمو سرکلاژ بشم،4ماه بعد ناخواسته باردار شدم و از همون روز اول بارداری استراحت کردم همسرم اجازه نمیداد دست به سیاه و سفید بزنم ،همش تو خونه بودمو دراز میکشیدم تا اینکه تو هفته 17 سرکلاژ شدم،بعد از اون دیگه تو استراحت کامل بودم مامانم همش پیشم بود،آمپول سلگزان و قرص آسپرین میخوردم که خون تو پاهام لخته نشه،هر روز 2تا شیاف پروژسترون هم استفاده میکردم هفته ای یه آمپول پرولوتون هم بهم میزدن،خلاصه هرکاری از دستمون بر می اومد کردیم اما بازم تو هفته 27 کارم به زایمان کشید اما اینبار چون سرکلاژ بودم کیسه آبم پاره نشد و خونریزی کردم و چون نی نی ایم بریچ بود سزارین شدم،دخترم فقط چند ساعت توNICU موند و رفت پیش داداش اش و منو تنها گذاشت.بعد از عمل چشممو که باز کردم حس میکردم که دنیا رو سرم خراب شده،اونهمه زحمت کشیده بودیم اما همش به باد رفت و دخترمو از دست دادم. اصلا دوست ندارم تو جنگ بین منو سرنوشت شکست بخورم،همسرم همش بهم دلداری میده و میگه که باید قوی باشیم و از پا نیفتیم اما من کم میارم،شبها با یاد فرشته هام میخوابمووو هر صبح به یاد اونها بیدار میشم،اطرافیانم میگن برو خرید ،مسافرت،پارک ،.... تا این فکرها از یادت بره،تو دلم بهشون میخندم اخه مگه غم دوری از فرشته هام با پارک و خرید از یاد ادم میره،اصلا کی گفته خاک سرده ،نه به خدا الان یک سال گذشته و هیچ چیزی برای من عوض نشده،اما من بچه میخوام و برای خواستم ارزش قائل هستم و تا آخرین لحظه زندگی ام تلاش خواهم کرد،همسرمو خیلی خیلی دوست دارم و دلم میخواد زندگی ام رو با اومدن نی نی شادتر کنم. همسرم میگه من نگران سلامتی تو هستم و دیگه نمیتونیم با حرف دکترها ریسک کنیم . بریم سراغ رحم اجاره ای،اما من هنوز امیدوارم و دلم میخواد خودم باردار بشم،اما اول باید مشکل ام رو پیدا کنم. لطفا هر کس دکتر خوبی رو میشناسه یا اگه تجربه ای داره بهم بگه،خیلی احتیاج دارم،اگه کسی رحم اجاره ای گرفته هم از تجربیاتش بهم بگه اصلا به نظر شما برم سراغ رحم اجاره ای یا یه مدت برم دکترهای مختلف تا مشکل ام پیدا بشه تا الان به غیر نارسایی دهانه رحم دکترها نظری ندادن واینکه چرا با وجود اونهمه استراحت و سرکلاژ باز تو همون هفته زایمان کردم برام یه سوال مبهمه!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حداقل یکی دو هفته زودتر یا دیرتر میشد،چرا هر دو تو یک سن بارداری اتفاق افتاد؟؟؟؟ منتظر نظرها و راهنمایی هاتون هستم
خدایا ممنونم که منو لایق مادر شدن دونستی، شکرت