من اگه شوهرم کار داششت انگیزه میگرفتم واسه شام ناهار و خونه تمیز و رسیدن آخرماه الان اول ماه دوست دارم بمیرم آخر ماه دوست دارم بمیره خسته شدم ب قران همش دعوا همش جنگ آخه آدم اینقد گشااااا.د ندیدم بدخواه کسی نیستم ولی حسرت اونایی میخورم ک بیدار میشن میبینن شوهره رفته سرکار خبرش
شام و ناهارم ک باید آماده باشه ب خداوندی خدا بریدم جایی و ندارم برم آنلاین شاپ زدم ب جایی نرسیدم باهاش حرف زدم ب جایی نرسیدم ب خدا حرف زدم نذر کردم چله برداشتم تسبیح دستم گرفتم کو معجزه؟؟؟