یه چند سالیه شب که میشه بدجوری استرس میگیرم و حالم بد میشه جوری که حس میکنم قراره اتفاق بدی واسم بیفته همش دوس دارم صبح بشه ، صبح که میشه حالم خوب میشه چرا؟؟؟فقطم خونه خودمون اینجوریم جاهای دیگه نرمالم
دعا ننوشتن واست که؟
منشا نداره استرست؟ ینی چیزی باعثش میشه یا بدون منشا هست؟
سر شب ایه الکرسی قل ها رو بخون هر کدوم سه بار
کم کم خوب میشی ولی ادامه بده
شاید تو ضمیر ناخودآگاه یه اتفاق بد تو یک شب واست اتفاق افتاده
مثن گاهی درطول روز ی دل درد معمولی دارم که برام قابل تحمله اما کافیه از ساعت دو شب بگذره همون دل درد سراغم بیاد هزار جور خیال پردازی و فکر وحشتناک میاد توی سرم جوریکه میگم به صبح نمیرسه میمیرم همین ک سپیده دم بشه باز برام اون درد قابل تحمل میشه میگم وا چرا انقدر بابتش استرس داشتم ، حالا این یه مثال بود کلا هر اتفاقی تو زندگیم بیفته یه ذره بابتش استرس داشته باشم شب حس میکنم میخوام بمیرم دردم هزار برابر تشدید میشه حتی اگه ی چیز بیخود باشه نمیدونم چرا
عزیزم به احتمال زباد برات دعا نوشتن، خاله ی منم همچین حالتایی داشت بعد فهمیدیم یه نفر طلسمش کرده خداازش نگذره همه زندگیشو نابود کرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
24 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
