بچها من خوابگاهی ام بعد زمانی اومدیم ثبت نام یه خانمه و دخترش هم اومده
دخترش یه رشته دیگه ساختمان بغلی خوابگاه هس اون زمان بابامو دیده آشنا شده به بابام گفته نگران نباش من بهش سر میزنم خبر میدم حالا مدام زنگ میزنه خانواده به خودمم پریروز دید واسم سوغاتی آورده بود
حالا همش به بابام زنگ میزنه اجازه بگیره که همراه دخترم خونه امون یا بیام دنبالت بیای خونمون😐(اون روز شماره بابامو ازم گرفت)
امشب به دخترش برده بود بعد زنگ زد فردا کلاس نداری بیام دنبالت بیای اینجا بمونی😐 با همش اصرار کاری چیزی وسایلی بگو بخرم بیارم برات
بنظر خودم عجیبه نظر شما چیه؟!