کم خون که بودم کلا
این مدت من معلمم امسال افتادم مدرسه ای که اولیاش اذیتم میکنه همکاراش از یه طرف من اصلا ادمی نیستم که با کسی کار داشته باشم اما چون سنم کمه دائم در حال مچ گیری هستن
بخدا اگه بچه های خودشون باشه مثل من بهش افتخار میکنن به من میرسه خار دارم
کاشش میرفتم یه رشته دیگه با رتبه ۴۰۰ کنکور اومدم فرهنگیان از رو علاقه رتبه ۶۲ ارشدم
ببین اخر هفته ها هم یه داستان در میارن من تو این ۲۰ روز بالای هفت هشت بار سرم زدم هر یه هفته امپول میزنم هیچی نمیخورم فقط آب زنگ های تفریح امکان نداره برم پیشه مکارا با بچه هام تکالیفو میبینم میام خونه مدام دارم ویدیو میبینم برنامه ریزی میکنم
سرتونو درد نیارم انقدری حالم بد شد این دوسه روزه که داشتن بسریم میکردن خون بزنن بهم گفتن جواب ازمایشا مشکوک
اخرشم از اعصاب ولی باید تحت درمان باشم
همین الانم اومدم آمپول بزنم
ولی حلال نمیکنم اشکای خواهر معلولمو من مادر پدر ندارم ببینین چجوری مامانبزرگم تو چشمام نگا میکنه
نمیدونم قسمت چیه چرا داره همه چیز انقدر سخت میگذره دعام کنین❤️
مواظب خودتون باشین من الان میفهمم قدر سلامتی رو