سلام من و همسرم خیلی زودرنجیم اصلا تحمل مخالفت رو نداریم تو بعضی چیزها من بیشتر تو بعضی چیزها اون فقط در مورد همدیگه اینجوری هستیم تو محل کار و ...نرمالیم دیشب رفتیم مانتو بگیرم هرچی من می گفتم خوبه اون میگفت نه میگفت اینا چیه جینگیلیه خسته شدم بس که مانتو ساده پوشید م خواهرم بهم میگه شبها هم میری اداره
همش مانتو راسته با دکمه ساده و رنگم تیره پس کی قرمز و صورتی و سبز و آبی بپوشم وقتی 60 سالم شد 
چند سألته؟
شوهر من به همه چی گیر میده، چرا کوتاهه، چرا یقه ش بازه، چرا چرا.... منم معمولا تنها میرم خرید، و میخرمش، دیگه هر چیم بگه برام مهم نیس، یه بار کوتاه بیام ول نمیکنه، فقط سر یقه باهاش راه اومدم
از اون طرف بهم میگه تو همش سیاه تنته کمکککککککککککککک
32 سالمه
تنها برو خرید یا با مادر و خواهرتون برای من جواب داد
میگه چرا چندتکه است چرا گلدوزی داره چرا رنگش روشنه و.............
کسی رو ندارم تو این شهر غریبم تنهایی هم که برم بخرم بعدا هر وقت بپوشم تا کهنه بشه هی میگه حیفففففففففففففف پول یا با منی اینو نپوش
یه قرار باهم بذارین که با سلیقه همدیگه تو لباس پوشیدن کاری نداشته باشین! بهش بگو تو واسه خودت هرررچی دوست داری بخر و بپوش منم واسه خودم.والسلام
منم از دست اینکارای شوهرم بعضی وقتا گریم میگیره،باز شوهرم نسبت به مادر و خواهرش بهتره،فرض کن خواهر شوهرم اونسری میگه چاک پشت مانتو اصلا خوب نیست پاهای آدم پیدا میشه،گفتم مگه زیر مانتو شلوار پا نمیکنن که پا بخواد معلوم شه
بنظرم ،به قسمتهایی از حرفاش توجه کن ولی همه نظراتشو گوش نکن چون دستی دستی پیرت میکنه
خیلی زودرنجه قهر می کنه دیروز رفتم یه شلوار کتون کرم خریدم واسه بلوز مشکی ام میگه چقد تو خزی چقد زشته و........... من گفتم خوب چه رنگی میگرفتم میگه مشکی ده بار بهش گفتم بی فایده اس واسه خودش همیشه روشن میگیره به خدا هر کی ما رو ببینه فک می کنه مادرشم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
