دو روز پیش دعوای بسیار بسیار بسیار بدی کردیم با شوهرم به حدی که پدر مادرامون فهمیدن و یک روز تمام درگیر ما بودن و کلی باهامون حرف زدن و اشتی کردیم
روز بعدش یعنی دیروز صبح باز دعوامون شد ک پدرشوهرم اشتیمون داد این دفعه
از وقتی ایشون واسطه شد یکم جو اروم بود ولی شوهرم خیلییییییییییی بهم بی توجهه و باهام باحالت توهین امیز حرف میزنه و بی ادبانه مثلا میگه تو چته؟قبلا میگفت عزیزم چیزی شده؟
بچه ها دیگه خستم دیگه خستم شوهرم بی نهااااااایت دست و پا چلفتیه و ضعیف و نابلد
حالام که بی ادب شده و محبتش صفر شده
و زندگیمون مثل یه ظرفیه که لبه کابینته و هی نزدیکه بیوفته اصلا یه وضع بدی لطفا کمکم کنید لطفا راهنماییم کنید
دیروزم جلوی پدرش نزدیک صد هزار بار گفت من نمیتونم دیگه با این برو برو نمیتونی نتون من نمیخوام و... و هر چی تونست تحقیرم کرد
خیلی خستمممم چکار کنم زندگیم درست شه