2410
2561

یه چالش بریم بچه ها اگه پایه این عکس از دفتر خاطراتتون بذارین

چالش عکس کلیپس هم داریم😫😭

 بگماااا دفتر من برای من ۱۲،۱۳ سالمه حتی برای ۹،۱۰ سالگی هم بوده 😬اون خط خرچنگ قورباغه ای رو هم فاکتور بگیرین😬😬😁

اگه هستین بذاریم سمو🙄😃

شمام بذارید ببینم من تباه نبودم فقط🤧😂



 تاپیک سوالات قند شکن و پروکسی‌سانی ساقی پروکسی‌ سایت هسدم. "نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است. باید کتاب‌هایش را، فرهنگش را و تاریخش را از بین برد. بعد کسی را گمارد که کتاب‌های تازه‌ای بنویسد، فرهنگ تازه‌ای جعل کند و تاریخ تازه‌ای بسازد...”.ملت هارا از تاریخشان دور نگه دارید در این صورت راحت کنترل میشوند. دوش سودایِ رُخَش گفتم ز سر بیرون کُنَم،،  گفت کو زنجیر؟ تا تدبیرِ این مجنون کُنَم  ،،قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم ،، دوستان از راست می‌رَنجَد نِگارم، چون کنم؟ ،،   نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار ،، عشوه‌ای فرمای تا من طبع را موزون کنم ،، زردرویی می‌کَشَم زان طبعِ نازک، بی‌گناه ،، ساقیا جامی بده تا چهره را گُلگون کنم ،، ای نسیمِ منزلِ لیلی خدا را تا به کی ،،رَبع را برهم زنم، اَطلال را جیحون کنم ،، من که رَه بُردم به گنجِ حُسنِ بی‌پایان دوست  ،، صد گدایِ همچو خود را بعد از این قارون کنم... . من خود اندوهگین نیستم اندوه عالمم، سرزمینی در سینه ام گریه میکند 

من پایه ام😍✌🏻

من  مصی ام،  24ساله،  یک عدد نومزد دارم که بعد از کلییی سختی بهم رسیدیم(همون جمله کلیشه ای) 😅🤷🏻‍♀️ ناقص بودن ضعف ما نیست طبیعت ماست 🤍🌱🦋 سعی میکنم انسان بهتری نسبت به گذشته ی خودم باشم 🌱🦋 نماد من 🦋 اس،  به منظور رشد و تغییر مثبت.  علاقه مند به مطالعه هستم📚 هیچ انسانی کامل نیست خودت رو بپذیر با تمام نقص هایت 💎 زندگیم ازونجایی شروع شد که درک کردم من یه انسان متوسطم هوش متوسط، زیبایی متوسط، پول متوسط و..سعی کردم با همین متوسط بودن بهترین نسخه از خودم باشم 🌱🤍🫡     به خودم آمدم انگار تویی در من بود این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود ❤ 

 

بچه ها باورتون نمیشهبرای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید،

 خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان 

داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید 

2571

•دنیایِِ آرزوهام تو چشمایِ هیزٍ تو نیست :/                          •اگع الماس نباشع برا من نیست:/                                             •و در آخر هیچکس ب زیبایی حرفهایش نبود!:/                                     ○آدم تنها باشع ب "خ♡دا" نزدیک ترع○
2456

اخرین باز مانده ی این بزرگوار چقدر احساس خود شاخ پنداری داشتیم باهاش 😵‍💫

اون گیره ها هم گلاش خراب شده

 تاپیک سوالات قند شکن و پروکسی‌سانی ساقی پروکسی‌ سایت هسدم. "نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است. باید کتاب‌هایش را، فرهنگش را و تاریخش را از بین برد. بعد کسی را گمارد که کتاب‌های تازه‌ای بنویسد، فرهنگ تازه‌ای جعل کند و تاریخ تازه‌ای بسازد...”.ملت هارا از تاریخشان دور نگه دارید در این صورت راحت کنترل میشوند. دوش سودایِ رُخَش گفتم ز سر بیرون کُنَم،،  گفت کو زنجیر؟ تا تدبیرِ این مجنون کُنَم  ،،قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم ،، دوستان از راست می‌رَنجَد نِگارم، چون کنم؟ ،،   نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار ،، عشوه‌ای فرمای تا من طبع را موزون کنم ،، زردرویی می‌کَشَم زان طبعِ نازک، بی‌گناه ،، ساقیا جامی بده تا چهره را گُلگون کنم ،، ای نسیمِ منزلِ لیلی خدا را تا به کی ،،رَبع را برهم زنم، اَطلال را جیحون کنم ،، من که رَه بُردم به گنجِ حُسنِ بی‌پایان دوست  ،، صد گدایِ همچو خود را بعد از این قارون کنم... . من خود اندوهگین نیستم اندوه عالمم، سرزمینی در سینه ام گریه میکند 

اون کلیپس گنده ها یادته که کله هامونو دوطبقه شبیه خربزه میکرد نمونش👇🏻😂😂



بعضیارو نمیشه قانع کرد باید به نفهمیشون احترام گذاشت...               👈🏻یسری از آدما علاوه بر اینکه بیشعورن،به بیشعور بودنشونم افتخار میکنن👉🏻

میخواستم تگت کنم🤣

 تاپیک سوالات قند شکن و پروکسی‌سانی ساقی پروکسی‌ سایت هسدم. "نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است. باید کتاب‌هایش را، فرهنگش را و تاریخش را از بین برد. بعد کسی را گمارد که کتاب‌های تازه‌ای بنویسد، فرهنگ تازه‌ای جعل کند و تاریخ تازه‌ای بسازد...”.ملت هارا از تاریخشان دور نگه دارید در این صورت راحت کنترل میشوند. دوش سودایِ رُخَش گفتم ز سر بیرون کُنَم،،  گفت کو زنجیر؟ تا تدبیرِ این مجنون کُنَم  ،،قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم ،، دوستان از راست می‌رَنجَد نِگارم، چون کنم؟ ،،   نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار ،، عشوه‌ای فرمای تا من طبع را موزون کنم ،، زردرویی می‌کَشَم زان طبعِ نازک، بی‌گناه ،، ساقیا جامی بده تا چهره را گُلگون کنم ،، ای نسیمِ منزلِ لیلی خدا را تا به کی ،،رَبع را برهم زنم، اَطلال را جیحون کنم ،، من که رَه بُردم به گنجِ حُسنِ بی‌پایان دوست  ،، صد گدایِ همچو خود را بعد از این قارون کنم... . من خود اندوهگین نیستم اندوه عالمم، سرزمینی در سینه ام گریه میکند 
2568
اخرین باز مانده ی این بزرگوار چقدر احساس خود شاخ پنداری داشتیم باهاش 😵‍💫 اون گیره ها هم گلاش خراب ...

مال من دوبرابر این بوووود 🤣🤣

با من حرف بزن🫀🌱https://abzarek.ir/service-p/msg/1395482

پیکاسوی زمانه ات بشناس😌

 تاپیک سوالات قند شکن و پروکسی‌سانی ساقی پروکسی‌ سایت هسدم. "نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است. باید کتاب‌هایش را، فرهنگش را و تاریخش را از بین برد. بعد کسی را گمارد که کتاب‌های تازه‌ای بنویسد، فرهنگ تازه‌ای جعل کند و تاریخ تازه‌ای بسازد...”.ملت هارا از تاریخشان دور نگه دارید در این صورت راحت کنترل میشوند. دوش سودایِ رُخَش گفتم ز سر بیرون کُنَم،،  گفت کو زنجیر؟ تا تدبیرِ این مجنون کُنَم  ،،قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم ،، دوستان از راست می‌رَنجَد نِگارم، چون کنم؟ ،،   نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار ،، عشوه‌ای فرمای تا من طبع را موزون کنم ،، زردرویی می‌کَشَم زان طبعِ نازک، بی‌گناه ،، ساقیا جامی بده تا چهره را گُلگون کنم ،، ای نسیمِ منزلِ لیلی خدا را تا به کی ،،رَبع را برهم زنم، اَطلال را جیحون کنم ،، من که رَه بُردم به گنجِ حُسنِ بی‌پایان دوست  ،، صد گدایِ همچو خود را بعد از این قارون کنم... . من خود اندوهگین نیستم اندوه عالمم، سرزمینی در سینه ام گریه میکند 

•دنیایِِ آرزوهام تو چشمایِ هیزٍ تو نیست :/                          •اگع الماس نباشع برا من نیست:/                                             •و در آخر هیچکس ب زیبایی حرفهایش نبود!:/                                     ○آدم تنها باشع ب "خ♡دا" نزدیک ترع○

اینو یکی از دوستام داد سایت نمیاد دیگه🙁

 تاپیک سوالات قند شکن و پروکسی‌سانی ساقی پروکسی‌ سایت هسدم. "نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است. باید کتاب‌هایش را، فرهنگش را و تاریخش را از بین برد. بعد کسی را گمارد که کتاب‌های تازه‌ای بنویسد، فرهنگ تازه‌ای جعل کند و تاریخ تازه‌ای بسازد...”.ملت هارا از تاریخشان دور نگه دارید در این صورت راحت کنترل میشوند. دوش سودایِ رُخَش گفتم ز سر بیرون کُنَم،،  گفت کو زنجیر؟ تا تدبیرِ این مجنون کُنَم  ،،قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم ،، دوستان از راست می‌رَنجَد نِگارم، چون کنم؟ ،،   نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار ،، عشوه‌ای فرمای تا من طبع را موزون کنم ،، زردرویی می‌کَشَم زان طبعِ نازک، بی‌گناه ،، ساقیا جامی بده تا چهره را گُلگون کنم ،، ای نسیمِ منزلِ لیلی خدا را تا به کی ،،رَبع را برهم زنم، اَطلال را جیحون کنم ،، من که رَه بُردم به گنجِ حُسنِ بی‌پایان دوست  ،، صد گدایِ همچو خود را بعد از این قارون کنم... . من خود اندوهگین نیستم اندوه عالمم، سرزمینی در سینه ام گریه میکند 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2545
2574
2530
2449
2052