۲ هفته اس جونمون رو گرفتیم دستمون از اینجا به اونجا فرار میکنیم از دست کی؟ بابا حرومزاده که میخواد مارو بکشه...اگه روزی اون منو کشت و برنگشتم اینجا بماند یادگاری درد هام بماند یادگاری کسای که اینو خوندن
بعد قانون برگشته به ما میگه ن نباید از خونه می امدین بیرون برا بار هزارم سوختم اخه لعنتیا بی انصاف ها ی معتاد شیشه ای که مارو به تهدید میکنه به کشتن تو خونه هست چیکار میکردیم ها یکی بگه بعد مردن ما به چ دردی میخوره اونو بندازین زندان الان که زنده ام الان که دارم التماس میکنم که کمکم کنین چرا هیچ گوهی نمیخورین ریدم دهن هر قانون گذاری که منو مادرم هزاران دختر و زنو نابود کرد ما زن ها هیچ حقی ندارم ن حق طلاق ن حق دیگه ای این منو نابود میکنه
من دخترش دارم میگم اون میخواد مارو بکشه بهد برمیگرده به من میگه باباته ... بی انصاف پس فطرت چ بابای ها من با ی کوله پشتی فرار کردم به راه افتادم بدونه اینکه بدونم دارم کجا میرم کجاس این عدالت کجاس این خدا که سر زبون همه اس
ن اگه خدای وجود داشته باشه هم عادل نیس مهربونی اون دروغه
پس فردا باز برمیگردم نمیدونم اخرش میمیرم یا میکشم
از زن بودن از دختر بودن خسته ام من هیچ حقی ندارم حتی حق فرار برا زندگی کردن رو هم ندارم چون قاتلم بابامه
بابا ایکاش نبودی بابا ازت نمیگذرم مرسی که قاتلم شدی مرسی که از من ی روانی به وجود اوردی
۱۴۰۲.۶.۱۹
۲:۴۲ روز یکشنبه
اگه روزی باز تونستم اینو بخونم و لبخند بزنم به خودم افتخار خواهم کرد....