من صبح خواب بودم، یهو احساس کردم یه چیزی روم هست! بیدار شدم دیدم یه کبوتر از پنجره اومده و روی شکمم نشسته، تا از خواب بیدار شدم، پرید رفت توی اتاق دیگه، هرکار میکردم از خونه بیرون نمی رفت، به سختی بیرونش کردم، کسی میدونه آیا معنی خاصی داره ؟ نشونه ی چیزیه؟ برام عجیب چرا از همه جا روی دلم نشسته بود!! چرا روی در یا تابلو یا لوستر نشسته بود؟!
خدایا چنان کن سرانجام کار / که تو خشنود باشی و ما رستگار
من داشتم از کتابخونه بر می گشتم یه یاکریم از اونجا تا خونه روی مچ دستم نشسته بود فکر کردم مریضه یا نمی تونه پرواز کنه، همه نگاه میکردن و منم داشتم بی تفاوت نیومدم خونه، اومدم تو خونه کاملا سالم پر زد رفت