بچه های طلاق

ول کن

تو ابرا نباش

به فلان جات کن بشین خانومیتو بکن و پولشو خرج کن

اسم مطلقه رو خودت و اسم طلاق رو بچه هات نیار

من بعد از اتفاقی که برام افتاد، به خواهرم، به دوستام، همیشه میگم ماها دنبال عشقیم، دنبال رابطه رمانتیک، مردی احساس نشون بده، قدرمونو بدونه، ولی نیس! نگردین آقا!پاتونو محکم بذارین رو زمین و از ابر آرزوها پیاده شین. وقتی بچه داری، مسئول یک انسان دیگه هستی، مهم حفظ حرمت و آینده اوناس الان.اونا نمیخواستن بیان، ما دعوتشون کردیم. پس مسئولیم

نه فقط از کسی که دوسش داری، که از همممممه ی آدما، انتظارتو صفر کن

از هیچکس انتظار نداشته باش،

ما تنها بدنیا نیاییم، تنها میریم،این وسطشم تنهاییم. فقط سرمون گرمه، فکر میکنیم خیلی کس و کار داریم. اولین رمز خوشحالی، بریدن انتظار خودت از دیگرانه

بجز این، بازم میگم، خارج از اینجام همچین مدینه فاضله ای نیست، کسی قرار نیس بیاد خوشبختمون کنه، خبری نیس

مادر منم بود

از وقتی پا به سن گذاشت دیگه نمیتونه، و بسیار شرایط سخت تر شده برام

مادرا پیر میشن، مخصوصا اینکه غصه طلاق داغونشون میکنه

نمیفهمم؟

بچه من یکسال و نیمه بود دوید بسمت دریا

من دورتر کنار ماشین بودم، جیغ میزدم و اشک میریختم که بگیرش و داشتم میدویدم بسمت بچم ولی خیلی دور بودم، وایساده بود با خونسردی نگاه میکرد، بچه رفت تو آب، یه غریبه دوید نجاتش داد

من زایمان کرده بودم سزارین، همزمان آنفلوآنزا داشتم، با هر سرفه روحم از بدنم جدا میشد، عین خیالش نبود، آب دستم نمیداد

فکر نکن مرد تو اینجوریه ، بعدها با این و اون که حرف بزنی خواهی دید که همه مردا همینن، فقط تو بیخودی زندگیتو بهم زدی ولی بقیه خانوم زندگیاشونن

من درباره زندگی خودم برات گفتم

ادعا نکردم از زندگیت خبر دارم

رو حرفام فکر کن، بعدها یاد حرفام میفتی

نه نگرفتم

البته منم روزی یه آسنترا میخورم که بتونم زندگی کنم

اما الان که بچم بزرگ شده و بهش نگاه میکنم، به خدا میگم این امانتت که بهم دادی خوب نگهداری کردم؟ سربلند بودم؟ مثل امام که تو گودی قتلگاه میگفت الهی رضاً به رضائک، منم راضی ام به تقدیری که برام چیدی. توی این تقدیر، از عملکردم راضی هستی؟ از امتحانم سربلند بیرون اومدم؟؟؟

البته جوابشو نمیدونم