2777
2789
اون خاطره هایی که معلم رو سرکارمیذاشتین یا اردوهاتون.کلا چیزای خنده دار دوران مدرسه
پیامبراکرم(ص): برای پیشرفت در کارهایتان،از مخفی کاری کمک بگیرید. زیرا که مردم به هر صاحب نعمتی حسادت می‌کنند.
معلممون بهم گفت کیمیا تو اصن به آینده فک میکنی میخای چی کار کنی? گفتم میخام شوهر کنم گفت کدوم بدبختی تورو میگیره گفتم مثل همون بدبختی که تورو گرفته هرروزم دفتر بودم خیلی اذیت میکردم
شیطونی ولی کرم من بیشتر😛

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

بارون میومد از باغچه ی مدرسمون کرمای خاکی قهوه ایی دراز میومدن بیرون منم دور چوب میپیچوندمشون دنبال بچه ها میکردم تو حیاط!! 😄😄 کلاس دوم بودم اینکارو میکردم کلاس پنجمی ها ازم مثه چی میترسیدن.
بغض وقتی میرسد شاعر نباشی بهتر است/ بغض وقتی گریه شد خودکار میخواهد فقط...
یادمه دوران ما نمایش خیلی زیاد بود بعد سر هر زنگ بچه ها میگفتند خانوم اجازه گلرخ اینا بیان نمایش اجرا کنند؟ بعد ما دوتا نمایش اجرا میکردیم وقت کلاسا گرفته میشد بعدا دست هممونو خونده بودن انقدم باحال اجرا میکردیم که نگو
معلم دینی سال سوم دبیرستان جلسه اول داخل کلاس شد مثلا می خواست متفاوت و خاص باشه همون جوری که می اومد تو و می رفت سر میز معلم گفت: از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنم! بعد خیلی عمیق به ماها نگاه کرد... یکی از همکلاسی هامونم خیلی رک و شیک گفت: آقا اینکه دیگه مشخصه از دفتر اومدی واسه درس دادن اومدی و به همون جا هم برمی گردی.. دیگه شعر خوندن نداره که. ضااااااایعش کرد یعنی افتضاح
بزرگ ترین اندوه من و کمرشکن ترین دردم، نوستالژی های دهه 60 و 70...
میزدیم می رقصیدیم یه روز یکی از بچه ها داشت آهنگ أندی خوشگلا باید برقصنو می خوند بکی دیگه از دوستام داشت می رفصید یهو تر جو گفت میمونا باید برقصن میمونا باید برقصن اینم همینطوری می رقصید ما همه می خندیدیم یهو شنید چقدر دنبال هم کردنو به شوخی همو زدن خخخخ
خوزستان همیشه مظلوم 😣 بمیرم برای مردمم که نه نان دارن نه هوای سالم نه آب نه واکسن . 😞😞😞
من خیلی شر بودم بیش فعالی داشتم فقط یه چیزی خیلی یادمه که یبار یکی از بچه هامون تو دبستان که مامان بابا نداشتو بخاطر اینکه کیفش شبیه من بود یه عالمه زدمش باهاش دعوا کردم 😞😞😞 البته نمره ازم کم شد ولی خیلی عذاب وجدان دارم هنوز 😞
بغض وقتی میرسد شاعر نباشی بهتر است/ بغض وقتی گریه شد خودکار میخواهد فقط...
غزل همه اردو به طول مسیر توی اتوبوسش بود.خیلی حال میداد مخصوصا صندلی عقبیااااا
پیامبراکرم(ص): برای پیشرفت در کارهایتان،از مخفی کاری کمک بگیرید. زیرا که مردم به هر صاحب نعمتی حسادت می‌کنند.
یکبار استادمون گفت چرا پایینو‌نگاه میکنی گفتم استاد داشتم پایینوتو نگاه میکردم اونم گفت اگر از پایینمون خوشت اومد بالامونم‌نگاه کن 😑😑😑 یکبار دیگم گفت اگر سانت زدنت تموم شد تخته رو‌نگاه کن
ترم دو دانشگاه بودم کلاس اخلاق داشتیم دقیقا ی ربع بعدشم کلاس اختصاصی رشتمونو داشتیم فیزیولوژی بود بعد من میخاستم کلاس اخلاق رو نرم برای کلاس دوم فقط برم برا همین کلا دیرتر رفتم ب هوای اینکه کلاس فیزیو شروع شده و من دیر کردم درو زدم و رفتم داخل دیدم ای دل غافل اینکه استاده اخلاقه حالا دقیقا اخرای کلاسش بود کلی سرم داد و بیداد کرد ک چرا دیر اومدی منم هول شدم گفتم من اصلا بخاطر شما نیومده بودم 😒حذفم کرد
❤زیباترین پازل دنیا وقتی است که ... فاصله انگشتانم با انگشتانت پر میشود ❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز