چن وقت پیش با همکارا شوهرم مهمونی خونواگی دعوت بودیم که من از همشون کم سن ترم و تعریف از خود نباشه خوشگل تر..خانما همه قرتی جلو مردا با لباس باز و بگذریم که اهل شراب و اینام بودم حدودی.. ولی من چون اولین بار بود تو جمعشون بودم لباسم پوشیده بود حتی روسری هم داشتم.. ولی برا بار دوم تو باغ دور هم جمع شدیم از شوهرم اجازه گرفتم میشه مث اونا بپوشم قبول کرد گفت ادم هیز توشون نیس
خب
خب
الان میخورنت
یکی بهت چشم داشت و نگا میکرد اونم دوست سوهدت بود تمام
مبارک باشه
خودتم از قبل همین بودی یا با دیدن اونا تغییر کردی
خبب الان میان میگن کافری
وقتی همرنگ جمعی نیستی نرید
همچینم میگی ازشون که انگار جنایت کردن
بخاطر اوونا تعییر عقیده نده
اسی افلاینه😐
ادامش،چی...
چیو به شوهرت بگی؟
حالا پشیمون شدی دیگه نمیخای بری مهمونیاشون
تا اینکه اون روز تو باغ منم یه شلوار جین جذب با یه شومیز حریر که همه هم گفتن چقد به تنت قشنگ نشسته پوشیدم..(بدنم خیلی برامدگی داره برا همین تو مهمونیا لباس گشاد میپوشیدم.. باسنم تپل و برجسته و سینه هامم همینطور ولی شکمم تخته و کمرمم باریکه)
کل مدت مهمونی دیدم یکی از مردا که ۲۰ سالی ازم بزرگترم هست چشمش مدام رومن بود زیر چشمی😔
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
