2777
2789
عنوان

دوستای خوابگاهی من 💔

| مشاهده متن کامل بحث + 463 بازدید | 31 پست
تو این کارو کردی باهاش توقع نداشته باش روح و روانشو ب خاطر تو عذاب بده

نه توقعی ندارم اصلا من روزی که باهاش کات کردم گفتم مبادا بخاطر من خودتو عذاب بدی از همین لحظه ازادی با کسی باشی یا هرچی تو دیگه هیچ تعهدی به من نداری

ولی اینکه پذیرفته بود شرایط منو و رابطه رفاقتیمونو حفظ کرده بودیم  بعد یهو اخرش اینجوری تموم شد خیلی روحمو ازار میده

6 ماهی میگذره از تموم شدن دانشگاه ولی هنوز ذهنم اروم نشده

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

من 24 سالمه نه واقعا هیچوقت تو دوستی موفق نبودم چون همیشه حاضرم جونمم بدم ولی هیچکس متقابلا اینطوری ...

دقیقا از نظر رفتاری میشد اینو پیش بینی کرد 

بانو شما داری از خودت فرار میکنی ازین ک ذهنت درگیر باورها افکار و افراد میتونه باشه 

شما نیاز ب ی اتفاق قشنگ داری ی لبخند از ته دل من نگفته متوجه شدم شخصیتتون و دیدید گفتم 

با ی دوست خوب لبخند محبت رفاقت و همچیو تجربه کن 

دقیقا از نظر رفتاری میشد اینو پیش بینی کرد  بانو شما داری از خودت فرار میکنی ازین ک ذهنت درگیر ...

عه شما روانشناسین 🥲

انقد ترس برداشتم ازین رابطه های قبل که انگار نمیتونم دوباره از اول این پروسه اشنا شدن و اعتماد کردن و بگذرونم

الان اینجوریم که مثل همیشه با همه گرم میگیرم ولی با هیچکس صمیمی نیستم

دقیقا از نظر رفتاری میشد اینو پیش بینی کرد  بانو شما داری از خودت فرار میکنی ازین ک ذهنت درگیر ...

استوری های دوستمو میوت کردم چون هربار که میدیدم هی غرق میشدم تو خاطرات و هم میدیدم چقد با ادمای دیگه داره خوش میگذرونه و اصلا 4 سال دوستی و اتفاقاش به ظاهر هیچ اثری روش نذاشته

این اولین باریه من انقد درگیر ادمای اطرافم شدم 🥲

چیکار کنم از این فکرا رها شم

الان زندگی خوبی دارم ولی گاهی اوقات به یادش میفتم همون دختره هم ما بهم قول دادیم سه تامون کاراموزی ...

هر دوراني دوستياش مال همون موقع هست ديگه اين روابط هيچوقت مث گذشته نميشه

دنبالش نباش


تاپیک ها از تاریخ 1402/08/26 مال من tarkhon  هست. تاپیک های قبل اون مال کاربری هست که من این کاربری را مدتی بهشون واگذار کرده بودم.
نه توقعی ندارم اصلا من روزی که باهاش کات کردم گفتم مبادا بخاطر من خودتو عذاب بدی از همین لحظه ازادی ...

خب شايد طرف مقابلش ديگه نميخاد با شما ارتباطي داشته باشه و دليلي هم براي اين ارتباط نيست 

تمركزت رو بذار روي زندگي مشتركت

تاپیک ها از تاریخ 1402/08/26 مال من tarkhon  هست. تاپیک های قبل اون مال کاربری هست که من این کاربری را مدتی بهشون واگذار کرده بودم.
عه شما روانشناسین 🥲 انقد ترس برداشتم ازین رابطه های قبل که انگار نمیتونم دوباره از اول این پروسه ا ...

من نگفته متوجه میشم 

قطعا دختر خوشقلبی هستید ولی صادقانه اصلا اینده خوبی ندارید 

چون تجربه و ترس اشتباهات گذشته افراد احساساتتون و ....البته خیلی ها اینطورنا ک میبیند الان ازدواج کردن و چقدر روحشون خستس

خانوم بفکر خودتون باشید اگر ن اینده ب شدت پر مخاطره ای دارید 

هر انسانی نیاز ب ی همصحبت امین ی دست برای گرفتن و ی اغوش امن داره

هر دوراني دوستياش مال همون موقع هست ديگه اين روابط هيچوقت مث گذشته نميشه دنبالش نباش

اره دقیقا

خیلی این مدت با خودم کلنجار رفتم ولی اومدم اینجا گفتم که بتونم کم کم بیخیالش شم

استوری های دوستمو میوت کردم چون هربار که میدیدم هی غرق میشدم تو خاطرات و هم میدیدم چقد با ادمای دیگه ...

قطعا من اینو متوجه شدم و نگران شدم روز ب روز افکارتون بیشتر میشه و یادتون میفته ب صحبتای من 

فقط و فقط ی دوست کامل پیدا کنید و ی تجربه ی عالی باهاش داشته باشید تا ذهنتون کاملا پاک بشه 

متاسفانه من این موضوع رو بین شاگردام توی دانشگاه زیاد میبینم و تنها تجویز موثر و صدرصد این بوده 

خب شايد طرف مقابلش ديگه نميخاد با شما ارتباطي داشته باشه و دليلي هم براي اين ارتباط نيست  تمرك ...

پارتنرش از اطرافیان راجع به عشق پسره به من فهمیده بود

اره ممکنه چون اون موقع هم اتاقیش بودم و راهی نداشت الان که نیستم ازاد تره که اینو ازش بخواد

قطعا من اینو متوجه شدم و نگران شدم روز ب روز افکارتون بیشتر میشه و یادتون میفته ب صحبتای من  ف ...

البته اینو بهتون بگم که از تموم شدن دانشگاه من همش 6 ماه میگذره شاید به زمان بیشتزی نیاز بوده که بتونم بیخیال شم

ولی واقعا ممنونم از وقتی که گذاشتین اینکه روراست بهم میگین اگه اینطوری ادامه بدم چی در انتظارمه

راستش این اتفاقا و ترک شدنا بیشتر باعث شد به شوهرم نزدیک شم

من این رفتاری که همیشه برای همه جون بدم و به خودم کمتر اهمیت بدمو از پدرم به ارث بردم 😑

تو این مدت خیلییی خییلیی دارم تلاش میکنم که عزت نفسمو بالا ببرم و خودمو خونوادمو اولویت قرار بدم خیلی بهتر از قبل شدم 

البته اینو بهتون بگم که از تموم شدن دانشگاه من همش 6 ماه میگذره شاید به زمان بیشتزی نیاز بوده که بتو ...

ن ببینید حرفای اولتون رو کاملا تایید میکنم مهربونیتون و واقعا اهمیت دادن ب دیگران و حالا خلق و خویی ک از پدرتون بهتون موروث شده ولی اینکه خودتون درنظر بگیرید مهم زندگی مشترک ک شما کاملید برای خودتون ی دلخوشی بزارید ی لحظه قشنگ تاحالتون عالی بشه😊

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792