2726
عنوان

ترس از گربه (با تجربه ها بیان تو)

10088 بازدید | 32 پست
سلام بچهها قضیه از این قراره که من خیلی از گربه میترسم خیلی کابوس خیلی از شبهامه دست خودم نیست میدونم یه ضعفه ولی خب چیزیه که الان برای من وجودداره .ما یه خونه گرفتیم که طبقه همکفه بااینکه اپارتمانیه ولی یه حیاط داره به سبک جنوبی واین خونه چند وقتی متروک بوده با اینکه نو سازه ولی یه دوسالی کسی توش زندگی نمیکرده و چندتا گربه زمستون اومدن داخل و زندگی کردن فکر میکنم اومدن داخل حیاط و دیگه نتونستن برن حالا ما فرستادیم رنگ کردن وقبلش گربه ها رو هم بیرون کردن ولی یادشون رفته درو ببندن دوباره اومدن و دوباره بیرونشون کردن حالا درهارو بسته ن میترسم ما بریم دوباره بیان و یکم دلم چرکین شده خیلی هم خونهرو دوست دارم همه چیش عالیه الا همین مورد شما تجربه ی مشابه نداشتین به نظرتون بریم ساکن شیم بازم میان
دری عزیز بهت پیشنهاد میکنم حتما برو پیش یه روانشناس خیلی خوبه شوهر دوست من که حتی مرده از گربه میترسه در حد سکته الان رفته وضعیتش بهتر شده حداقل خوبیش اینه قبلا اگه گربه 1متریش بود دیگه فرار نمیکنه
سلام عزیزان با فروش انواع کتابهای درسی،کمک درسی،کودک، تخصصی و...با ۲۰ درصد تخفیف در خدمتتون هستم.لطفا هر درخواستی که دارید توی تاپیکم  اعلام کنید در مورد کتابهای درسی سال و رشته تون رو بفرمایید.✨🌱

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

اره عزیزم باید برم چون نه تنها از گربه از جوجه حتی این جوجه رنگی ها هم میترسم اخه میترسم دو روز دیگه پسرم نقطه ضعفمو گیر بیاره با جوجه هاش سر به سرم بذاره مستیا جون یعنی فکر میکنی نمیرن
2728
عزیزم وقتی ترس از یه چیزی داری اگر ترست در حد بیماری نیست بهترین راه اینه که به سمتش بری ... شاید تجربهء بدی از بچگی داشتی ... بهت گفتن پیشی می خورت و از این حرفها .. یا همون فیلم شهر موشها برای یه نسل کافی بود که از گربه بترسه .... پاشو برو یه چند بار یه کلینیک دامپزشکی ... چند تا گربه که مردم میارن برای درمان رو ببین ... ببین آدمهایی که مثل ماسیتا فکر می کنن با انصافشون چه بلایی سر این حیوونای زبون بسته میارن و گاهی می بینی مثلاً یه بازنشستهء آموزش پرورش که خودش یکی باید دستش رو بگیره چطوری از نون شبش میزنه که یه زبون بسته که تو کوچه زدن پاشو شکستن درمان کنه
وای منم این مشکل و در مورد سوووووووووسک دارم به سمتش هم رفتم بدتر شدم هردفعه که حالم بد میشه پاها و شکم اونو تجسم میکنم و در حد مرگ میترسم
خدایا زیباترین لحظه ها را نصیب مادرم کن
که زیباترین لحظه هایش را به خاطر من از دست داده است
ببخشیدا ولی بعضی گربه ها خیلی بی چشمو رو هستن من اصلا با حیوونا مشکل ندارم خودم کلی گربه بزرگ کردم ولی بعضیهاشون آدمو دیوونه میکنن.
مثلا پارسال اینموقع ها یه گربه حامله رو ترو خشک کردم بچشم تو حیاطمون زایید کلی بهش رسیدم هی غذا و فلان ولی انقد پرو شده که الان توری فلزی در تراسو پاره میکنه که بیاد تو با اینکه تاحالا تو خونه راهش ندادم خوب مجبوری یه کاری بکنیش دیگه

وگرنه خودم از تو پارک گربه زخمی یا جوجه داغون چند بار پیدا کردم چقدر هزینه و وقت صرف دوا درمونشون می کنم همیشه هم خونم یه حیوونی دارم
@2bare_man
سلام دوستم
فکر نمیکنم ترست از گربه به حد من باشه
من الان سالهاست که حتی پارک هم نمی رم
پارسال یه مهمونی دعوت شدیم توی باغ من فقط گریه کردم
منم نمی دونم باید چی کار کنم مخصوصا که توی تهران پر گربه است و من از کنار هر ماشینی با اضطراب رد میشم
مسیتا جان راه هایی بهتر از کتک زدن گربه های بدبختم هست
دری جون اولین کار اینه که پیش یه روانپزشک بری
من خودم وقتی عصبی میشم از تاریکی میترسم. شبا همش احساس میکنم یکی بالا سرمه ولی رفتم پیش روانپزشک دو ماه قرص خوردم کامل خوب شدم
من چون خودم عاشق گربمم نمی تونم درک کنم ترس از گربه یعنی چی ولی مشکل مشابه شما رو داشتم
یه دکتر خیلی خوبی هست توی ستارخان باقرخان. اگه خواستی بگو شمارش و بهت بدم
وایییی منم از گربه خیییلیییی چندشم میشه برعکس عاشقه سگم!

چند وقته پیش رفتیم یه کافی شاپ(ویونا) یه بچه گربه کوچوووولووو طلایی رنگ اونجا میپلکید انققققد عاشقش شدم که نگو یواش یواش بهش نزدیک شدم یه کوچولو هم با نوک کفشم لمسش کردم !!! خودم باورم نمیشد!!! الان احساس میکنم دیگه مثل قدیما از گربه نمیترسم!:)
دری جون من با پیشنهاد ماهرخ موافقم. بهترین کار اینه که به گربه ها نزدیک بشی البته گربه های خونگی که به آدم عادت داشته باشن
خاله ی منم از گربه و جوجه خیلی میترسه. اوایل همیشه به من غر میزد که چرا به گربه های توی خیابون غذا میدی
اما از وقتی که خودم گربه آوردم تو خونه و بزرگش کردم خالمم با رفت و آمد به خونه ی ما بهش عادت کرد
حالا خودش از من بدتر شده. همش تو خیابون راه میره و دنبال گربه میگرده که بهش غذا بده

یا برادرم مثل مسیتا میگفت گربه ها بی چشم و روئن اما الآن گربه ی من و از خودم بیشتر دوست داره

میخوای گربم و بیارم یه چند روز بزارم پیشت ههههههههههههههههههه
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز