من سنم کمه بامامانم زندگی میکنم نه داداش دارم نه پدر مادرم مریضه خودم میرم خرید موقع خرید توصفذنونوایی یا میوه مردم یجوری نگام میکنن مثلا چند روز پیش ظاهرم اراسته بود خانمها تو ماشین منتظز بودن شوهراشون امده بودن نیوهذبخرن ولی من خودم رفتم میوه برداشتم سرم برگردوندم دیدم همشون تو ماشین بمن خیرع شدن اذیت میشم چرا آخه خب من مردی نیس ک برامون خرید کنه از گشنگی بمیریم؟
واااا چه ربطی داره من که هم داداشم هم شوهرم ماشینو جلو مغازه نگه میداره میگه برو زود بخر بیا
منم با ماشین میرم ولی پیش خودشون میگن این با این تیپ وقیافه چرا مثلا میان تو صف نونوایی یبار حتی ی مرده با زنش منو ک دیدن دعواشون شد خانمه افاده ای بود مرده منو م دید یجور ب زنش نگاه کرد ک یعنی یاد بگیر اخرم رفتم پارکینگ دیدم خانمه داره چپ جپ نگام میکنه
بابا ولشون کن محل نده منم برادر ندارم بچه بزرگ خونه ام۲۳سالمه تمام کارهای اداری مردونه رو مثل تعمیرگاه وکارواش تعویض روغنی قدیم که ماشین داشتیم یا فیش حقوقی بابام بانک خرید پمپ بنزین دنبال خواهرم رفتن ثبت نامش دانشگاه همرو انجام میدم از نظر عمه هام فامیل پدری افسار گسیخته آزادم ولی نه درک میکن نه میفهنن خونه ای توش پسر نیست ومردش مسن وقابلیت کارکردن نداره فرق داره
من فکر میکنم دارن به خوش تیپیت نگاه میکنن وگرنه میوه و نون خریدن عجیب نیست پر شهر دانشجو هست و دخترای دیگه که دارن خرید میکنن به نظرم نگاه شون از روی تیپ شما هست نه خرید کردن صرفا
به اون دوست صمیمیت فکر کن که قرار بود توی لباس عروسی ببینیش اما حتی الان نمی دونه کجایی و چی کار می کنی. به اون رابطه ای فکر کن که قرار بود بی تو بمیره ولی بی خبر از تو داره خیلی راحت به زندگیش ادامه می ده. به اون آرزوت فکر کن که به خاطرش شمعهای تولدتو فوت میکردی اما الآن رویاهای دیگه جاشو گرفته. به این فکر کن به این فکر کن ما آدما قسمتی از سرگذشت همیم ولی قرار نیست همیشه باشیم. به این فکر کن همه چیز گذراست. نه اونی که از اول باهاش بودی الان پیشته و نه اونی که الان باهاشی از اول باهات بوده. این زندگی انقدر تورو بالا پایین میکنه، انقدر آدم تو زندگیت میاره و میبره که یاد بگیری تو تنها کسی هستی که همیشه پیشت میمونه. شاید زخم بخوری، حسرت بکشی یا حتی دلت تنگ بشه ولی هیچ وقت تموم نمیشی و قوی تر ادامه می دی، تو تنها کسی هستی که تا آخرش هستی، حواست به خودت باشه.🌹