2737
2734

بچها ما از دبستان با هم بودیم 

صمیمی و خوب البته اعتقاداتمون فرق داشت 

من چادریم اون مانتویی

هیچ وقت باهم اذیت نمیشدیم و همیشه اوکی بودیم ، یه سال از من بزرگتر بود و زودتر رفت دانشگاه از سال کنکور شروع شد که با پسرا دوس بشه 

همه چیو به من میگه ، کم کم دیگه خونشون هم میرفت ، اول گفت فقط در حد دست دادنه بعد گفت نه جلوتر هم رفتیم ، زگیل تناسلی گرفت ازشون 

همینطوری متعدد دوس میشد و دوست میشه 

حتی بار اول هم خونشون میره ، دیگه میخواستم بزارمش کنار امروز که بیرون بودیم دیگه تصمیمم قطعی شد 

خیلی خیلییی دختر ولنگاری شده ، سیگار میکشه با دوستای دانشگاهش که اکیپ تشکیل دادن خیلیی صمیمین بغل میکنن همو ، میگفت پسره به شوخی میزنه در باسنم ، مش‌روب میخوره فحاش شده به شوخی فحش های رکیک و زشت میده بلند بلند خجالت زده ام کرد تو کافه ، بارها صحبت کردم گفتم نکن نصیحت کردم با خوبی گفتم دعوا کردمش ولی بی فایده میگه تو نمیفهمی و درک نمیکنی منو

باید بزارمش کنار چون ابروی منم میبره ، ولی خیلی ناراحتم خیلییییی سخته این تنها،دوست صمیمی منه ، 


میشه واسه اینکه یه عشق پاک و ازدواج خوب و اونجوری که دلم میخواد رو تجربه کنم دعام کنید ؟ ❤️


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
2738
یکم اغراق نمیکنید؟

نه همش همینه خیلی چیزاشم نگفتم چون روم نمیشه 

نمیدونم چرا در عرض دوسال ایمجور شد 

میشه واسه اینکه یه عشق پاک و ازدواج خوب و اونجوری که دلم میخواد رو تجربه کنم دعام کنید ؟ ❤️
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687