از شهرستان اومده خونه ما ك من هر روز ببرمش كاراشو انجام بدم
واي يه كارايي ميكنه يه حركاتي انجام ميده اون لحظه سرخ ميشم ميخوام از بيمارستان يا مطب دكتر فرار كنم
منطقه بالاي تهران هم هستيم خيليييي بد نگاه ميكنن
واي سردرد گرفتم ديگ هوووف چجوري ردش كنم بره شهرستان😐😕الان سه روزه داريم ميايم هر پنج ديقه يه داستان داريم....