سلام من یه دختر 6 ساله دارم امسال میره کلاس اول خودم و شوهرم به هییییچ وجه موافق بچه دوم نبودیم بیشترشم به خاطر حساسیتهای بیجای من تو بزرگ کردن دخترم بوده که اعصاب واسه هیچ کس نزاشتم حالا احساس می کنم بادارم به هیچ وجه اهل سقط و این برنامه ها هم نیستم تو شوک بزرگیم و بیشتر از من شوهرمه که میگه تو اگه حامله باشی میمیری عوض اینکه دلداریم بده همش میگه وااای اگه اتفاقی برات بیافته چی و یه چیز خیلی مسخره اینکه من اصلا" موعد پریود ماه قبلم رو نمیدونم چون دخترم یه 10 وزی سرماخورد شدید و کلا" مشغول اون بودم و الان انگار مغزم هنگ کرده و روزش یادم نمیاد بی بی چکم از ترسم نگرفتم
لابد الان میگین خوب شما چه کاری از دستتون برمیاد راستش بیشتر اومدم که باهاتون حرف بزنم بلکه یکم آروم شم و برم سراغ بی بی چک
بچه ت بزرگ شده دیگه. چرا میترسی.
به نظرم خیلی هم خوبه. حالا برو بی بی بذار.
مهدا جان آخه مثل آدم که بچه بزرگ نمی کنم که واسه یه سرماخوردگی جزعیش روزگار همه رو سیاه می کنم
خوب الان از کجا میدونی بارداری؟
منم مثل توام. دختر 19 ماهشه. روزگار همه رو سیاه کردم. با این بچه بزرگ کردنم. ولی بازم دوست دارم یکی دیگه بیارم
سوگل خوب تا اونجایی که عقل ناقصم قد میده ماه قبل این موقع ها پریود بودم فکر کنم واااااای
حالا اینقدر به خودت استرس نده شایدم نبودی مطمئن که نیستی
نه مطمئن نیستم نمی دونم شایدم توهم زدم ولی شوهرم عصبانیم کرده همش میگه نکنه اتفاقی برات بیافته
من که دعا میکنم باشی. هم بچه ت از تنهایی درمیاد. هم لذت مادر شدن رو دوباره میچشی
به این فکر کن که بزرگ کردن بچه قبلیت برات شده یه تجربه و خیلی راحت تر میتونی با شرایط کنار بیای
مثلا چه اتفاقی؟! من بارداریم داغون بود اصلا یه چیزی. ولی الان زنده م در خدمت شما. هیچی نمیشه.
مهدا منم بارداری قبلیم مشکلاتی داشتم شوهرم از اون می ترسه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
