اگه خودت شاغل نبودی نگه میداشتی ولی خودتم شاغلی شوهرم داری حق داری سخته خواهرتم باید درک کنه
اگه اتفاقی برای اون بچه تو خونه اش بیوفته چی بهش مربوط نیست؟ بچه هست عروسک که نیست ایشونم صادقانه میگه من توانایی نگهداری بچه رو ندارم هر کسی توانایی داره شرایط زندگیش میگه جور نیست این بی ملاحظه گی خواهر هست
شما تصمیم درستی گرفتی خییلیا رو دیدم که اینکارو قبول کردن اما بعدش خیلی پشیمون شدن که چرا این مسئولیت بزرگو قبول کردن شاید باورت نشه اما خودمم برام پیش اومده خواهرم خواهرزادمو میزاشت پیشم میرفت مسافرت یا خریدو...بعدش که برمیگشت کلی طلبکار بود که چرا اینجوری شد چرا اونکارو نکردی چرا فلان نکردی تا اینکه دیگه رودربایسو گذاشتم کنار گفتم قبول نمیکنم منم مسئولیتای خودمو دارم به نظرم خییلی توقع بیجایی هستش که ادم بچه اشو بده بقیه تا خودش بره دنبال زندگیش حتی اگه میدید مادراتون نگه دارن هم غلطه مادرا دیگه سنشون گذشته نمیتونن بیوفتن دنبال بچه های ما ، یکیو میشناختم که شاغل بود اما وقتی بچه دار شد کلا کارو گذاشت کنار چسپید به بچش ، اینم بدونید که قانون هر خونه ایی یه جور دیگس وقتی بچتونو یه جایی میزارید انتظارم داشته باشید که خیلی چیزا از اون خانواده یاد میگیره ، هیچوقت قبول نکنید جز دعوا و اختلاف هیییچی نداره
وا این چه حرفیه؟ اگر اتفاقی برا بچه بیفته هم به خودش مربوطه نه شوهرش. اتفاق ممکنه برا هر کسی و هر جایی بیفته. ممکنه این خانوم پرستار بچه باشه و اتفاق بیفته. زن که برده شوهر نیست که نتونه بچه خواهرش رو نگهداره چون شوهرش دلش نمیخواد!!! زمان حضور شوهرش نیست که . مگه زندانی شوهرشه که هیچ وقت آزادی برا خودش نداشته باشه و شوهرش برای وقت اسی تصمیم بگیره.
من کار با شوهرش ندارم خودش داره میگه توانایی ندارم درضمن اگه اینجور باشه اونم میتونه بچه خواهرشو بیاره نگهداره بعدشم اگه برای بچه چیزی بشه دردسر پیش میاد چه قبول کنیم چه نکنیم نمیگن دستت درد نکنه نگهداشتی میگن عرضه نداشت فلان شد
پس نباید من رو ریپلای میکردی چون من گفتم شوهرش چرا به خودش اجازه داده که نظر بده در این مورد. من هم کاری به خودش ندارم اما حرف شوهرش بد بود. چون زن برده مرد نیست که حتی اگر بخواد بچه خواهرش رو چند ساعت در هفته نگه داره اون شوهرش اینقدر این زن رو تحت کنترل داشته باشه که خودش رو محق بدونه برای همچین چیزی اظهار نظر کنه
بچه خواهرشه. نباید شوهر دخالت کنه.
میدونی من شوهر خودم چون با خواهرم خوب رفتار نمیکنه میفهمم دقیق اینجور مردها چقدر خودخواه و عوضی هستن. من از دار دنیا یه خواهر دارم اینجا و دوست دارم با دل راحت باهاش رفت و آمد کنم اما بخاطر این غریبه همش باید هی فکر کنم یه جوری بریم و بیایم که این خیلی نباشه. خیلی زور داره. مردهای ایرانی یه مشت برده دارن. کاش بتونم ازش جدا شم و راحت شم.
همسرم نظرشونو گفتن و دلایل خودشونو دارن
بچه مردم به هر حال مسئولیت داره
از طرفی شغل خودم بسیار سنگینه
و من بعد از شیفتام از پا میافتم
و حال روحیم اصلا خوب نیست
در مجموع روال زندگی منو همسرم اینجوریه توی همه مسایل باهم مشورت میکنیم و چیز پنهونی از هم نداریم
من نمیتونم اصلا به همسرم دروغ بگم
قطعا تصمیم اخر با خودمه
اگع مشکلی با همسر خودتون یا هر فرد دیگه ای دارید ممنون میشم بسط ندید به بقیه و خدای نکرده کوچیک ترین بی احترامی به همسرم نکنید.
اصلا نگه ندار سلامتی خودت واجب تره
سخته یک روز دوروز که نیست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
