2410
2553
عنوان

شوهرم چش شده یهو 🙄

2096 بازدید | 38 پست

یه اتفاق عجیب افتاده خواهشاً کمک کنید بغض کردم نمیدونم چطوری تعریف کنم ولی هر اتفاقی امروز افتاده رو تو ذهنم مرور کردم ببینم چرا اینطوری شد ؟ 

من و شوهرم توی روابط زناشویی مشکل داریم شوهرم اینقدر سرده که هر کاری میکردم سمتم نمیومد مشاوره و دکتر و طب سنتی و ...... هم هیچ تاثیری نداشت خیلی شبا مستقیم ازش میخواستم و بهم می‌گفت نه و بهونه میورد کلی دعوا و جر و بحث داشتیم و تا پای طلاق رفتیم و برگشتیم منم دیگه بیخیالش شدم و خیلی عادی زندگیمونو کردیم و اونم هر چند وقت یک بار خیلی دیر به دیر میومد و هیچ توجهی به من نمیکرد فقط به فکر خودش بود و زود میرفت و منم عادت کردم ولی گاهی توی تنهایی خودم گریه میکردم و گلایه میکردم و میگفتم چرا زندگی من باید اینطوری باشه؟ من که زشت نیستم اندامم بد نیست توی باشگاه همه ازم تعریف میکنن چرا باید این وضعم باشه؟؟ حالا چند روزه مهمون داریم امشب مادرشوهرم اینا رفتن خوابیدن شوهرم روی مبل نشسته بود سرش تو گوشی بود من پا شدم نماز مغرب و عشا رو خوندم بعد که نمازم تموم شد دیدم شوهرم داره نگام میکنه بهم گفت قبول باشه ولی یه جوری نگام میکرد که انگار خوشش میومد از اینکه میدید من نماز میخونم بعدش مثل شبای دیگه رفتم دوش گرفتم چون همیشه قبل از خواب دوش میگیرم و خیلی به تمیزی و بوی بدنم اهمیت میدم و واسه دل خودم همیشه به خودم میرسم خلاصه اومدیم بخوابیم گفت میدونی چقدر زمونه بد شده و زن ها میرن با مردا خیانت میکنن و ... منم گفتم آره اینا خدا نمیشناسن و یه کم حرف زدیم بعدش خوابید منم توی اینستاگرام داشتم میچرخیدم که دیدم یه جا نوشته بود اگه این صلوات رو بخونی تا صبح حاجت میگیری ، منم همینطوری صلوات رو خوندم و گفتم خدایا خودت کمک کن بنده خوبی باشم و از شر این فکرایی که سراغم میان و اذیتم میکنن راحت شم چون نمیخوام پاکیمو از دست بدم و همینطوری پاک بمیرم 

اینو خوندم و رفتم کلیپ نگاه کردم و بعد از نیم ساعت تصمیم گرفتم بخوابم که با خودم گفتم کاش بیدار بمونم نماز بخونم بعد بخوابم و همینطوری سرگرم گوشی شدم که شوهرم بیدار شد صدام زد گفت نگار بیداری؟ 

گفتم آره چیزی میخوای ؟ فکر کردم آبی چیزی میخواد ولی دیگه نذاشت اصلا حرف بزنم مثل کسی که ده سال ازم دور بود بغلم کرد نمیذاشت تکون بخورم و همش قربون صدقه م میرفت

شوهر من اصلاااااااا اینطوری بغلم نمیکرد اصلا پیش نیومده بود اینقدر دلش تنگ بشه واسم نمیدونم چی شده ولی یه حسی توی دلمه که نمیتونم توصیفش کنم 

دوباره رفتم حموم اومدم نماز خوندم و کلی با خدا حرف زدم ولی یه علامت سوال بزرگ توی سرمه

همش میگم چی شد که اینطوری شد؟ من که کار خاصی نکردم 😭 یعنی عوض شده؟؟؟؟ چی شده آخه امشب یه جوری بود؟ 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2720
2714
به نظرت موقتی اینطور شد؟

به چیزای بد فکر نکن 😍در لحظه لذت ببر از زندگیت وگرنه بعدا غصه میخوری مهم اینه فهمیدی ک غیر ممکنی وجود ندارع مردا اصلا قابل پیش بینی نیستن



2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687