خودت هنوز معلوم نیست با خودت چند چندی ! یبار میگی بریم یبار نریم ... تصمیمت هر چی هست محکم پاش وایستا ... من جات بودم همون اول قبول نمی کردم
الان خونه داییت دعوتید خب نرید که خیلی زشته
اگر مشکلی نیست دو تاشو کنسل کن هیچکدوم رو نرید سر و صدای شوهرتم باور کن نمی دونم باید ریشه یابی کنید
مثلا یه مدت شوهر منم اینطور بود دیدم منم مقصرم همه کارا رو خودم انجام میدم خسته میشم هی غر غر می کنم آخر اون صبرش تموم میشه داد و بیداد
اما الان باهاش صحبت کردم کارا رو تقسیم می کنم چیزی که می دونم آخرش داستان میشه رو شروع نمی کنم