منم مثل تو غریبم
مادرشوهرم یه آب برام گرم نکرده
وقتی دخترم دنیا اومد و از بیمارستان اومدم خونه
شبش نیومد پیشم بمونه
اومد خونمون بچه رو بغل کرد و هی گفت دخترمنه دخترمنههههههههههههه
بعد پدرشوهرم گفت پیشش بمون تنهاس گناه داره
گفت داروهامو نیاوردم
منم از اون شب دنیام عوض شد
اگه کسی جلوم بمیره هم برام مهم نیست..زجر بکشه ...گشنه باشه و.....
قبلش خیلی برام مهم بود و تو کار خیر بودم
هرکی مشکلی داشت کمکش میکرد حالا چه مالی ، چه زبونی و....
الان هم تا میگه مریضم و....
من میگم قرصاتو بخور
حرف رو عوض میکنم