2737
2734
عنوان

فکر میکنم تو کل دنیا فقط شوهر من اینطوریه

| مشاهده متن کامل بحث + 636220 بازدید | 2655 پست
کل ۱۰۲ صفحه رو از صبح امروز خوندم و تازه تموم شدددد چ زندگی عجیبی  چ زن عاقلی  دلم ب حا ...

من نمیدونم واقعا جریان اون دختر چیه ولی همیشه به همسرم میگم اگر تو شرایطی که شما بزرگ شدین بجای یک کدوم شما یک دختری می‌بود تا الان خودکشی می‌کرد دختر اگر حمایت و مهر پدر نداشته باشه میمیره اگر مادری مثل مادر اینا داشته باشه میمیره خونه اینا اصلا مناسب وجود یک دختر نبوده و نیست نمیدونم الان اون دختر کجاست ولی مطمئنم هر جا هست بهتر از حضورش تو اون خونه ست 

صادق،بشدت بچه دوست،چشم پاک،و توی کارهاش با من مشورت میکنه خصوصیات بدش خیلی بیشتره،بددهنه،سرد مزاجه، ...

به نظرم اینطور که میگی اهل خانواده ست میدونم سرد مزاجی خیلی کشنده ست ولی خصوصیت های خوبش همینکه بچه رو دوست داره یک دنیا میارزه بازم در جریان کل زندگیت نیستم نمیدونم حس کلیت بهش چیه 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

استارتر عزيزم ايشالا وقتي طلاق گرفتي و زندگيت اروم شد ازت خواهش ميكنم خودت هم جلسات مشاوره ت رو ادام ...

مشاوره منو از فکر خودکشی و مرگ حتمی نجات داد محاله دیگه رهاش کنم خیلی حالمو عوض کرد و ای کاش زودتر میرفتم مشاوره 

2731
به نظرم اینطور که میگی اهل خانواده ست میدونم سرد مزاجی خیلی کشنده ست ولی خصوصیت های خوبش همینکه بچه ...

اگه خواسته هامو حذف کنم عواطفم رو سرکوب کنم میشه سر کرد

ولی تو این چند سالی که باهاش زندگی میکنم بشدت درگیر نشخوار ذهنی شدم،اصلا شاد نیستم و یه زندگی پر از حسرت رو باهاش گذروندم💔

ولی بخاطر بچم تحمل میکنم

در زندگی انسانِ فانی چیزی به اسمِ سعادت مطلق وجود ندارد!
افسانه و مسعود جانم میشه ی نمونه از اذیت کردن بچت بگی چجوری اذیتش میکنه واینکه تا حالا چه محبتایی ...

یک نمونه رو توی دوتا تاپیک قبلم گفتم یک نمونه دیگه اینکه بچم خیلی دوست داره یک بار بره استخر ولی خودش تنها یک شب در میون میره هیچ وقت حاضر نشده با خودش ببره البته پدرم قول داده سه شنبه ببردش 

یک بارم پارسال عید بود که تو جمع خانوادش سر سفره پسرم گوجه های سالاد رو میذاشت کنار گوجه خام دوست نداره شوهرم گفت گوجه نمیخوری قیافه ت شبیه کودن ها شده دیگه بعد پسرم بغض کرد اشکش میومد دست خودش نبود ادامه داد گفت مثل دخترا همش گریه میکنی دوتا میزدم تو گوشت اینجوری نمیشدی (اون شب اصلا قاطی کرده بود چون به محض ورودمون پدرش از پیراهنش ایراد گرفت دیگه فقط زورش به منو پسرم می‌رسید هی چپو راست عقده شو خالی می‌کرد) پسرم دیگه نتونست خودشو کنترل کنه پاشد رفت منم شوهرمو شستم گذاشتم کنار و رفتم بچه رو برداشتم اومدیم خونه پسرم تو راه میگفت بابا از من متنفره اونقدر تو ماشین گریه کردم لال شده بودم نمیتونستم آرومش کنم 

حتما 

اسی منم شرایطم مثل تو هست ولی نمی تونم طلاق بگیرم 

همسر من بیمار دوقطبی هست

یه روز خوبه ۱۰ روز بد 

از شب می خوابه تا ۵ عصر فردا

به شدت منزوی

متنفر از همه

شکاککککک

هیچ محبتی نسبت به بچه ها نداره

اصلا دوس ندارم باهاش برم خرید

انگار می خواد فروشنده رو قورت بده با نگاهاش انگار به همه شک داره که نظر رو من داشته باشن

وای دو ماه پیش عروسی برادرزادم بود از فیلم بردار تشکر کردم چنان بلایی سرم اورد هنوزم حالم بد میشه از یاداوریش

همش مادرش رو نفرین و لعن می کنم چرا چرا چرا 

براش نباید زن می گرفتن تازه قبل من طلاق گرفته بود همیشه هم بهانش از جدایی این بود که همسرش زیاد با پسر های فامیل راحت بود من اویل حق رو به همسرم می دادم اما بعدها متوجه شدم همسرم متوهمه یادمه سه روز بعد عقدمون خونه مادرشوهرم بودیم شوهر خواهرشوهرم روبروم نشسته بود اخر شب انقدر به من حرف رکیک زد که چرا به فلانی نگاه کردی ای خدا به نظرم شوهرم صد پله بدتر از شوهر تو هست

اسی جاریتون هم با همسرش همین مشکلات رو داره؟ عزیزم مشکلت رو با یه روانشناس که آشناس در میان گذاشتم اولین چیزی که می‌گفت پرسید خود این خانم هم خیلی غرغرو و کم طاقته  .گفتم فکر نکنم

2738
اگه خواسته هامو حذف کنم عواطفم رو سرکوب کنم میشه سر کرد ولی تو این چند سالی که باهاش زندگی میکنم بش ...

عزيزم خيلي متاسفم ولي مگه دنيا چندروزه كه همينم بخوايم با سركوب عواطف و خواسته ها مثل يه ربات سر كنيم همون بچه كه بخاطرش داري تحمل ميكني نياز داره به مادر شاد و باروحيه و خونه اي پر از ارامش صرفا پدر بالا سر بچه بودن خوشبختي برا بچه نمياره ، نميدونم بچه تون چند سالشه مطمئن باش چندسال ديگه بزرگتر كه شد خودش مو به مو همه چي رو متوجه ميشه چه بسا دعواتون كنه كه چرا موندين تو اون زندگي

اسی من قضیه دختر رو نفهمیدم میشه توضیح بدی یا بگی کدوم صفحس برم بخونم

اول که به دنیا میایم لبخند مادرمون برامون مهمه بعد میشه لبخند دوست مدرست ، بعد میشه لبخند عشقت همه اینارو نوشتم تا بگم اما یه مرحله ای هم هست تو زندگی که لبخند خودمون مهم ترین و اولین اولویت و داره اونجاس که دیگه یه انسان کاملیم من که هنوز به اون مرحله نرسیدم شما رسیدید ؟ 💜 اگه امضامو میخونی ، اره خودت ، میشه یه صلوات برای روبه راهی زندگیم بفرستی  ممنونم واسه این که وقت گذاشتی و خوندی 💛🌻  تیکر رسیدن به وزن دلخواهمه باردار نیستم
افسانه و مسعود جانم میشه ی نمونه از اذیت کردن بچت بگی چجوری اذیتش میکنه واینکه تا حالا چه محبتایی ...

خصوصیت خوبش اینه که ما کلا شاید یک بار یا دوبار با هم رفتیم خرید من یک بار کیف میخواستم با من اومده بود گرون ترینشو برام گرفت

ولی بیشتر چیزایی که باعث میشه بخنده مسائل جنسیه مثلا بهش میگم به تو تجاوز شده کلی میخنده یا میگم باسن تو خیلی خفنه میخنده کلا ندیدم بجز مسائل جنسی به جیزی بخنده 

اگه خواسته هامو حذف کنم عواطفم رو سرکوب کنم میشه سر کرد ولی تو این چند سالی که باهاش زندگی میکنم بش ...

ای کاش بری مشاوره من خیلی خوب می‌فهمم این مکالمه ذهنی داشتن میتونه آدمو از پا بندازه حدس می‌زنم بچه ت کوچکه منم بچم کوچک بود زیاد نگران درست کردن زندگی نبودم ولی هر چقدر بزرگ تر میشه بیشتر میفهمم بودن تو یک خانواده سمی چقدر میتونه نابودش کنه 

ای کاش بری مشاوره من خیلی خوب می‌فهمم این مکالمه ذهنی داشتن میتونه آدمو از پا بندازه حدس می‌زنم بچه ...

شما الان تصمیم به جدایی داری؟ 


همونی هستی که مامانت جون دختر خالت ازدواج کرده بود مجبورت کرد ازدواج کنی؟ 

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز