دختر عمم و پسرعمم سالی یکبار عید میان شهر ما و خیلی باهم جوریم . دیروز از صبح من و آجیم و داداشم با بچه های عمم رفتیم بیرون گشتیم رفتیم بازار کلی خرید کردیم ناهار و شام بیرون بودیم خیییلی خوش گذشت بعدشم شب دیر وقت بود هممون رفتیم خونه مامانم خوابیدیم .صبح دیر بیدار شدیم ساعت ۱۱ . یکی دو ساعت بعدش ناهار خوردیم و بعدش شوهرم اومد دنبالم برگشتیم خونه . حالا واسه من قیافه گرفته ولی چیزی نمیگه. خودش که اصلا پایه نیست زیاد نمیریم بیرون .الان واقعا انصافه هی اخم کنه قیافه بگیره؟؟