2410
2553

بهش گفتی فلان کارو کن میگه اگه برام این کارو کنی منم این کارو میکنم برات تازه کامل ام خودمو در اختیارت میزارم ؟؟؟ 

نمیدونم چرا حس میکنم در اختیار گذاشتن یعنی  چیز بد و منحرفانه 

شایدم منظورش اینه کمک میکنم بهت ها ؟؟! 

"ارنی"کسی بگوید که تورا ندیده باشد✨تو که با منی همیشه چه "تری"چه "لن ترانی 💚( خطاب به عزیز قلب من خدای مهربونم) 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 

من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود و حتی توی تعطیلی های عید هم هستن. 

بیا اینم لینکش ایشالا مشکلت حل میشه 💕🌷

2456

نمدونم والا با شناختی که خودت ازش داری باید‌بفهمی

الهم عجل الولیک الفرج                                                                🤍🌸 وزن فعلی:۶۷ 🌸هدف اول:۶۵🌸 هدف دوم:۶۳🌸هدف نهایی:۶۰
شاید منظور هر کاری بگی میکنم

خودمم ۲ تا منظور اومد تو ذهنم یکیش این بود

"ارنی"کسی بگوید که تورا ندیده باشد✨تو که با منی همیشه چه "تری"چه "لن ترانی 💚( خطاب به عزیز قلب من خدای مهربونم) 
2714
از بس منو تو منحرفیم😂😂😂

ذرت مکزیکی جون من که منحرف شدم تجسم ام کردم 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️😅

"ارنی"کسی بگوید که تورا ندیده باشد✨تو که با منی همیشه چه "تری"چه "لن ترانی 💚( خطاب به عزیز قلب من خدای مهربونم) 
وا  معمولا این جمله رو دخترا باید بزنن:/

😂😂😂😂وا

من به تو می گویم که قوی باشی چون دیده ام که تمام مسیرهای درد، به مقصدهای خوبی می رسند و هیچ مسیری خالی از امید نیست. که هیچ شبی بدون ماه و هیچ ماهی، بدون خورشید نیست. :) ___________  حس میکنم از یه سنی به بعد دیگه حوصله گرفتن وایب منفی از آدمای دورمو نداشتم، دیگه به این فکر نکردم رفیقمه کلی خاطره داریم، یا حتی بهش احتیاج دارم فلان جا، انگاری ظرفیت ملاحظه کردنم پر شده، بدون توضیح کنار میذارم و عموما میشم آدم بده، ولی خب اوکیه________به خودت می‌آیی و می‌بینی بیش از آنکه تصور می‌کردی دوام آورده‌ای و با این حال هنوز میلی احمقانه به زندگی داری و حتی با قلبی فرسوده در جستجوی عشق می‌گردی_________
منظورش همونه!

اخه چی داره پسره اونم در اختیار بزاره😅😂😂😂🥴

آرام باش عزیز من آرام باش. حکایت دریاست زندگی، گاهی درخشش آفتاب، برق و بوی نمک، ترشح شادمانی، گاهی هم فرو می‌رویم، چشم‌های‌مان را می‌بندیم، همه جا تاریکی است. آرام باش عزیز من آرام باش دوباره سر از آب بیرون می‌آوریم و تلالو آفتاب را می‌بینیم زیر بوته‌ای از برف که این دفعه درست از جایی که تو دوست داری طالع می شود.چه می گذرد در دلم که عطر آهن تفته از کلماتم ریخته است چه می گذرد در خیالم که قل قل نور از رگ هایم به گوش می رسد چه می گذرد در سرم که جر جر توفان بند شده در گلویم می لرزد سراسر نام ها را گشته ام و نام تو را پنهان کرده ام می دانم شبی تاریک در پی است و من به چراغ نامت محتاجم توفان هایی سر چهار راه ها ایستاده اند و انتظار مرا می کشند و من به زورق نامت محتاجم آفتاب را به سمت خانه ی تو گیج کرده ام گل آفتابگردان وان گوگ حضور تو چون شمعی ته دره کافی است که مثل پلنگی به دامن زندگی درافتم قرص ماه حل شده در آسمان چه می گذرد در کتابم که درختان بریده بر می خیزند کاغذ می شوند تا از تو سخن بگویم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687