واسطه فرستادن برای اشتی کار خوبیه

خانواده ش به بچه های خودشون کاری ندارن چه برسه به عروس

چشم اینجا وقتی تاپیک میدارم چندبار میرم نظرارو میخونم وحسابی فکر می کنم وگرنه فک کنم مثل سری های قبل بازم من پا پیش میداشتم تا الان 

چقدر خوب البته که منم خیلی این کارو کروم ولی این اول بسم الله میره دنبال جمع کردن وسایل و رفتن وقتی ناراحته حتی وقتی هنوز بحث نکردیم و ناراحت شده فقط ینی اصلا اهل حرف زدن یا مثلا بره بخوابه دو ساعت دیگه صحبت کنیم و اینا نیست فقط میخواد بره خونه پدر و مادرش چقدرم اونا فرش قرمز پهن کردن براش اخه همیشه قبل اینکه به بحث برسه میره کلا اخلاقش اینه

نه خودم از اول همین دعوا هرکی میگفت واسطه شه قطعی میگفتم نه اصلا تقصیره من نیست دعوا همه ی خونه ها دارن خودش رفته باید خودش برگرده ولی دیگه انقدر همه اصرار دارن گفتم اینجا هم بپرسم با اینکه خودم حس می کنم کلا جواب نده این کار 

ممنونم بله واقعا ادم تا یه جایی میتونه دیگه کم میاره هرکی باشه

اصلا اهل طلا بردن نبود هیچوقت اینم برنامه خانواده شه مطمینم پدرش از اولین دعوا میگعت بیاین توافقی جدا شین تازه عروس و دوماد بودیم خونه رو اصلا راصی نمیشم الانم رفتم پرسیدم تا من نباشم نمیتونه بفروشه

کاش که فقط یه بار قدم پیش بذاره حتی عدرخواهی هم نمیخوام فقط یه پیام بده بقیه ش درست میشه مطمئنم ولی اونم منتظر منه میدونم انقدر که به قول شماها همیشه رفتم

همسر منم به شدت بچه ست به شدت حتی تو خوشی و ارومی یه کارایی میکنه انگار دو سالشه مشاور بهم گفت تو خیلی عاقلانه تر رفتار میکنی و فهیم تری پیش خودش اینو بهم گفت میگه اون مشاور به درد نمیخورد

دقیقا مشاور بهم همینو گفت گفت مردی که وسایل جمع کنه بره نمیشه بهش تکیه کرد 😭😭 باورتون نمیشه من تا حالا قهر نکردم یه دعوامو به خانواده م نگفتم همش از طرف اون بوده مشکلا هزار برابر شده

واقعا منم انقدر عدرخواهی کردم همیشه خودش و خانوادهش فکر میکنن واقعا من مقصرم همیشه در صورتی که من فقط میخواستم زندگیمو اروم کنم که مقصرم نبودم عدرخواهی میکردم خواهش میکردم ایشالله خوشبخت باشید یک عمر

اره واقعا باید ادم یه کم راز نگه دار زندگیشم باشه من حتی وقتی بی پول هم میشدیم نمیداشتم کسی بفهمه

کاش که حداقل خانواده ش منطقی بودن میگفتن ما رفتیم خواستگاری الان ما بریم حداقل یه کاری کنیم حتی برای جدا شدن بیان بگن

بله هزار بار رفتیم این دفعه هم یکی دو بار پیش خودم تنها رفتم دیدم رفته نشسته پیش مشاور یه عالمه دروع گفته منم گفتم دیگه نمیام مشاور گفت وقتی دروع میگه فقط میخواد یکی تاییدش کنه بگه اره بابا حق با توعه

بخدا من احمق همیشه سعی میکردم میونه شونو خوب کنم با هم خیلی احمقم خیلی