بچه ها دیروز یه خواستگار سنتی اومده بود برام
من فکر نمیکردم به حرف زدن برسه، چون جلسه اول بودش فکر کردم فقط میبینیم همو بعدا اگه اوکی شدیم جلسه دو حرف میزنیم
یهو دیدم گفتن برین توی اتاق حرف بزنید ،، منم اتاقم خیلی بهم ریخته بود
لباس زیرم به تاج تختم آویزون بود یه لباس زیر دیگه به دستگیره در کمد ، سوتینم هم به چوب لباسی پشت در اتاق
بعد اون نشست لبه تخت منم عذرخواهی کردم گفتم ببخشید یکم اینجا بهم ریخته اس بعد تند تند شورتامو جمع کردم
بنظرتون خیلی زشت شد؟؟ 😭😭
هنوز زنگ نزدن حس میکنم نپسندید منو😭😭